أُبَی وَکیفَ یکونُ یا رَسُولَ اللَّهِ زَینَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَحَدٌ غَیرُک فَقَالَ لَهُ یا أُبَی وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیاً إِنَ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی فِی السَّمَاءِ أَکبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَکتُوبٌ عَنْ یمِینِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَسَفِینَةُ نَجَاةٍ.۱
در این روایات دو استعاره وجود دارد که فضای استعاری را ترسیم کرده است: یکی استعاره چراغ هدایت و دیگری استعاره کشتی نجات. بنابراین در این روایات دو استعاره مفهومی وجود خواهد داشت:
الف - حسین بن علی علیه السلام چراغ هدایت است؛
ب - حسین بن علی علیه السلام کشتی نجات است.
مفاهیم هدایت و نجات از جمله مفاهیم انتزاعی شمرده میشوند که برای شناختن آنها از قلمروهای حسی چراغ و کشتی بهره گرفته شده است. به بیان دیگر، فضای روایت یک فضای انتزاعی است که به منظور انتساب هدایت و نجات به سیدالشهدا علیه السلام در روایات از قلمروهای تجربی بهره گرفته شده یا به عبارت دیگر برای نشان دادن فاعلیت امام حسین علیه السلام در هدایت و نجات از مفاهیم حسی استفاده شده است. پس از تشخیص استعاره مفهومی از استعارههای زبانی در مرحله دوم باید نگاشتهایی از قلمرو مبدأ به قلمرو مقصد ارتباط یابد. در استعاره مفهومی «حسین بن علی علیه السلام چراغ هدایت است» چراغ قلمرو مبدأ را تشکیل داده که امری حسی است. ویژگیها و احکامی که در این قلمرو وجود دارد عبارتاند از: نور، مشخصکنندگی، راهنمایی. بدینترتیب و با تطبیق این نگاشتها بر قلمرو مقصد - حسین بن علی علیه السلام - همین ویژگیها، یعنی نوربخشی، مشخصکنندگی و راهنمایی ثابت میشود. بنابراین هدایت در حقیقت روشن شدن، تمییز بخشیدن و راه یافتن خواهد بود.