309
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

بر پایه اصل نمابرداری واژگانی و اصالت تعابیر قرآنی، هر واژه‏ای بار معنایی خود را دارد. پس تفاوت واژگانی اگرچه ممکن است نشان‏دهنده تفاوت در مراتب وجودی یا مفهومی نباشد، اما نشان‏دهنده این است که این امور هم‏عرض هم و مغایر هم هستند.۱ وقتی مقولات هم‏عرض در کنار هم قرار می‏گیرند، نباید یکی را به دیگری فروکاست و یا همه را به یک وجود تفسیر کرد و واژگان مختلف را صرفاً به اختلاف در تعابیر ارجاع داد. بنابراین برای مطالعه بعد فرابدنی انسان ابتدا واژگان همگن را در مقوله فرودست در نظر می‏گیریم. مطالعه مقولات فرودست برای دستیابی به اطلاعات جامع درباره بعد فرابدنی انسان نیازمند این است که از میان مقولات رقیب، نمونه‏ای را انتخاب کنیم که بیشترین و بهترین اطلاعات را به ما ارائه دهد. البته باید توجه داشت که آگاهی دقیق از بعد فرابدنی نیازمند مطالعه تمام مقولات رقیب است. به همین دلیل نیازمند مطالعه این مقوله با رویکرد پیش‏نمونه‏ای هستیم.

مقوله‏بندی برای تعیین سطوح مقولات

در مقوله‏بندیِ شناختی، دسته‏بندی با روش پیش‏نمونه‏ای صورت می‏گیرد و بدین‏ترتیب تمامی اعضای یک مقوله در یک درجه قرار داده نمی‏شوند. در مقوله‏بندی بر اساس پیش‏نمونه مقولات در سه سطح طبقه‏بندی می‏شوند: سطح میانی که همان مقولات نمونه اولیه یا نمونه اعلا را شامل می‏شود؛ سطح

1.. البته ممکن است رابطه ظرف و مظروف هم در میان باشد مثل رابطه قلب و صدر یا قلب و عقل. این رابطه نشان دهنده وجود مراتب وجودی یا مفهومی بین صدر و قلب نیست بلکه همانگونه که قلب صنوبری در کنار صدر، به کار خود ادامه می‏دهد و این دو عضو در کنار اعضای دیگر بدن، به کار خود ادامه می‏دهد و با هم بعد بدنی انسان را تشکیل می‏دهند. همین قلب فرا بدنی و صدر با سایر اعضا همگن یک شبکه تشکیل می‏دهند و به کمک هم یک بعد جدیدی در انسان ایجاد می‏کنند. با این تفاوت که صدر نوعی محافظت نیز بر عهده دارد.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
308

که وقتی می‏خواهیم با دقت و وضوح بیشتری از چیزی سخن بگوییم از این مقوله استفاده می‏کنیم.۱

براین‏اساس در مطالعات قرآنی نیز هرگاه بخواهیم رابطه عمودی میان مقولات را کشف و میزان شمولیت هر یک را مشخص کنیم، از سطوح مقولات کمک می‏گیریم.

در نگاه ابتدایی و بدون تحلیل مفهوم‏‏سازی‏های قرآنی، در میان واژگان قرآنی که از بعد فرابدنی انسان سخن می‏گویند نمی‏توانیم مقوله پایه و فرادست و فرودست را معین کنیم؛ زیرا تمام واژگانی را که در بخش نمابرداری بسامدی برشمردیم، در یک سطح یعنی در مقوله فرودست قرار می‏گیرند و رقیب و هم‏عرض‏اند و به سبب شباهت خانوادگی‏ای که با هم دارند، با یکدیگر مقوله جدیدی را می‏سازند که برخی اندیشمندان از آن به عنوان نفس و عده‏ای به عنوان روح یاد کرده‏اند. در یک نگاه سطحی از میان این واژگان دامنه شمول هیچ‏یک از آنها، در مصادیق نسبت به دیگری بیشتر دیده نمی‏شود؛ اما با تحلیل مفهوم‏سازی قرآن این برداشت رد شده و دامنه شمول هر کدام مشخص و متمایز از دیگری به چشم می‏آید و مقوله میانی و مقولات فرادست و فرودست آن معین می‏شود. البته این کار به تحلیل مفهوم‏سازی آیات قلب و واژگان همبسته نیز نیازمند است.

1.. قائمی‎نیا، معناشناسی شناختی قرآن، ص۲۸۳.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1809
صفحه از 369
پرینت  ارسال به