ذهن، ذکاء، دماغ، خیال، حفظ» به تصویر کشید.
مثال اول: پیشنمونه بعد فرابدنی انسان چیست؟ قلب، روح، نفس یا واژه دیگر؟
بسامد تکرار واژگانی این واژگان به ترتیب زیر است:
نفس ۲۹۸ بار تکرار شده که معنای غالبی آن «شخص، خود و امثال آن» است و استعمال نفس در بعد فرابدنی انسان از ۲۰ آیه تجاوز نمیکند. از این بسامد دو نکته به دست میآید. اول اینکه رویکرد اصلی قرآن به این واژه در مفهومسازی قرآنی بیان بعد فرابدنی انسان نیست، بلکه مواردی مثل «شخص، خود، تأکید و امثال آن» است و دیگر اینکه در تصویرسازی بعد فرابدنی به اندازه بیست استعمال بر این واژه تکیه شده است.
- «صدر» ۴۴ بار تکرار شده که در همه موارد اشاره به بعد فرابدنی دارد.
- «روح» ۲۴ بار تکرار شده است که تنها چهار مورد آن مرتبط به بعد فرابدنی انسان است که اشاره به دمیده شدن روح الهی به کالبد انسانی دارد. در این واژه نیز رویکرد اصلی در «روح» بعد فرابدنی انسان نیست.
- «قلب» ۱۳۳ مرتبه در قر آن استعمال شده و در همه موارد در بعد فرابدنی به کار رفته است.
- «فؤاد» ۱۶ بسامد دارد و در تمام موارد درباره بعد فرابدنی است.
- «نهیه» ۲ بار در قرآن به کار رفته است.
- «فهم» یک استعمال در قرآن دارد و در آن تنها به فرایند انتقال اطلاعات توجه شده و خود این واژه مستقیماً هیچ نمایی از بعد فرابدنی را نشان نمیدهد.
- «لبّ» ۱۶ بار در قرآن آمده است که تمام آنها به بعد فرابدنی اشاره دارد.
- «عقل» ۴۹ بار در قرآن آمده است که در تمام موارد اشاره به فرایند تعقل دارد نه به بعد فرابدنی. بنابراین این واژه اگرچه در بعد فرابدنی در