اضافه شدن به دارنده علم در آیه (قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کاَنُواْ یعْمَلُونَ)۱ مبتدای جمله شده است. آنجا که علم به همراه متعلّقش آمده، سه صورت دارد: یا صحبت از علم انحصاری خداست، یا صحبت از نفی علم به غیب در انسان است و در نهایت، صحبت از علم فرد خاص به علم کتاب است. دو صورت اول، در واقع بیانگر محدودیت علم انسان است، و صورت سوم بیانگر گستره علم انسان را میرساند. در همه این موارد علم از انسان سلب شده است. سلب علم از انسان نشان از محدودیت علم او دارد. علاوه بر این نوعی علم انحصاری برای خدا اثبات میکند.
انتخاب قلمرو در مقولهبندی
در انتخاب قلمرو گاه بر اساس دانشها و مسائل موجود قلمرو انتخاب میشود. برای مثال در انسانشناسی ممکن است بر اساس مسائل موجود در انسانشناسی نظیر ابعاد وجودی انسان به انتخاب قلمرو مطالعاتی خود اقدام کنیم. در این صورت در بررسی انسان قصد میکنیم از ابعاد گوناگون انسان تنها بعد هستیشناختی انسان را مورد بررسی قرار دهیم و با ابعاد معرفتشناختی یا مردمنگاری و انسانشناسی اجتماعی آن کاری نداشته باشیم. در مسائل هستیشناسانه نیز بر اساس مسائل خاص با مسئله بدن و فرابدن و کلیت انسان - شامل هر دو بعد - مواجه هستیم و ممکن است در این باره قلمرو فرابدن را انتخاب کنیم. در این حالت قلمرو فرابدن با ابعاد مختلفی در ارتباط است که یک قالب را تشکیل میدهند.
نمونه دیگری که میتوان در انتخاب قلمرو و دستیابی به یک قالب مطرح