281
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

انسان به کار می‏برد. اگر علم در جایگاه مبتدا - اسم افعال ناقصه - باشد، کلمه «لیس» تنها واژه‏ای است که در رساندن این مقصود به کار رفته است.۱ در بیشتر این آیات، تنها به سلب علم اکتفا شده و تعبیری معرفتی در جهت روشن شدن جهات معنایی آن بیان نشده است، در این میان آیه (فَلَا تَسْٔلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّى أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلْجَاهِلِينَ)۲ جهل را همسان با «لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ» دانسته است و می‏توان در حوزه معنایی مقابل‏های علم از این دو تعبیر برای روشن شدن دیگری کمک گرفت.

آیه (وَلا تَقْفُ ما لَیسَ لَك بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ کلُّ أُولئِك کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً)۳ از وجود ابزار علم برای حصول علم خبر می‏دهد. می‏توان گفت این آیات نشان از محدودیت علم انسان در زمینه‏های حسّی، عقلی و شهودی دارند؛ زیرا بین صدر و ذیل آیه ارتباط کامل برقرار شده است. به این بیان که سمع و بصر ابزار حسی و فؤاد ابزار فراحسی است.

مراد این است که از روی جهل و نا آگاهی، حرفی بر زبان نیاور و برای رهایی از جهل، از ابزار علم استفاده کن، که اگر از آنها استفاده نکنی و جاهلانه اظهار عقیده کنی، مورد بازخواست خواهی بود.۴ این آیه مثل آیه (وَالله أَخْرَجَکمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکمْ لا تَعْلَمُونَ شَیئاً وَجَعَلَ لَکمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ)۵ نقش ابزار علم، در دستگاه معرفتی را بیان می‏کند.

1.. ر.ک: سوره هود، آیه ۴۶ و ۴۷؛ سوره اسراء، آیه ۳۶؛ سوره حج، آیه ۷۱؛ سوره نور، آیه ۱۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره لقمان، آیه ۱۵؛ سوره غافر، آیه ۴۲.

2.. سوره هود، آیه ۴۶.

3.. سوره اسراء، آیه ۳۶.

4.. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۹۵.

5.. سوره نحل، آیه ۷۸.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
280

ازدیاد علم در این دو آیه، درباره انبیاست و نمی‏توان آن را به تمام انسان‏ها تسری داد؛ مگر اینکه قرینه‏ای برای آن بیابیم.

عندیت

واژه «العلمُ» در قرآن به عنوان مبتدا - اسم حروف مشبهة بالفعل - به کار رفته است. این واژه در نقش مبتدا در آیه (قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ الله)۱ و آیه (قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ الله)۲ علم را در خدا منحصر کرده است. اگرچه ظاهر این دو آیه حصر علم در خدا را به نمایش می‏گذارد، ولی به دلیل اینکه الف و لام در «العلم»، الف و لام عهد است، و آیات نیز درباره زمان وقوع قیامت‏اند، مقصود این می‏شود که علم به زمان وقوع قیامت مختص به خداست و کسی از آن آگاهی ندارد. این دو آیه در حقیقت علم انحصاری برای خدا ثابت می‏کنند و زمان وقوع قیامت را از علوم انحصاری خدا دانسته‏اند.

دو آیه (حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکم بِهِ عِلْمٌ)۳ و آیه (ٱلَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ ٱلْكِتَابِ)۴ انتساب علم به انسان را در قالب ایجابی مطرح می‏کند. در آیه اول، صحبت از مطلق علم است و اختصاص به فرد یا افراد خاص ندارد، اما در آیه دوم صحبت از علم کتاب و فرد خاص است. می‏توان گفت که تعبیر «علمٌ» هم به معنای مطلق علم و هم به معنای علم خاص به کار رفته است. این نوع کاربرد، حاکی از تنوع معنایی علم است.

سلب علم

سلب علم از انسان در جملات اسمی، تعبیر رایجی است که قرآن در حوزه علم

1.. سوره احقاف، آیه ۲۳.

2.. سوره ملک، آیه ۲۶.

3.. سوره آل‎عمران، آیه ۶۶.

4.. سوره نمل، آیه ۴۰.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1940
صفحه از 369
پرینت  ارسال به