امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبهای فرمود:
سپاس خدایی را که وهمها را از اینکه به او برسند منع کرده، جز در دانستن وجود او و عقلها را از اینکه ذات او را تخیل کنند، به دلیل امتناع ذات از داشتن شبیه و همشکل، محجوب ساخته است.۱
همچنین تخیل ذات خدا محال دانسته شده است؛ زیرا ذات خدا هیچ شبیه و نظیری ندارد؛ بنابراین هر تصویری که در ذهن ساخته شود، خلاف ذات خدا خواهد بود. احاطه علمی بدون عاملیت عالم نیز در گونههای زیر مشاهده میشود.
مجیء
یکی از واژگانی که در تبیین فرایند «علم» به کار رفته، واژه «جاء» است. واژه «علم» در آیاتی مثل (فَمَا ٱخْتَلَفُوا حَتَّىٰ جَاءَهُمُ ٱلْعِلْمُ)۲ فاعلِ فعلِ جاء واقع شده است.۳ نیز با اضافه شدن مِن در آیاتی مثل (جَاءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ)۴ ترکیب من العلم به جای فاعلِ جاء قرار گرفته است.۵
قرار گرفتن واژه «علم» در کنار فعل «جاء»، نشان میدهد که علم - یا نوعی از علم - بیرون از ذات عالِم (انسان) است و به ذات عالم اضافه میشود که قرآن کریم در این تعابیر این اضافه شدن را با تعبیر «جاء» بیان کرده است.
گفتنی است که هر جا واژه علم در کنار «جاء» قرار گرفته، علم مربوط به گزارههای دینی و خود وحی است. مثلاً در آیه (يَا أَبَتِ إِنِّى قَدْ جَاءَنِى مِنَ ٱلْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ)۶ متعلّق علم امر وحیانی است. البته این همنشینی دو گونه است: یکی