269
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

أَنَّهُ لَا ینْقَسِمُ فِی وُجُودٍ وَلَا عَقْلٍ وَلَا وَهْمٍ کذَلِک رَبُّنَا عز و جل ؛۱

او در وجود، عقل و وهم تقسیم نمی‏پذیرد. پروردگار ما این‏چنین است.

در این روایت، هم تقسیم خارجی و هم تقسیم عقلی از ساحت ربوبی نفی شده است. ازآنجاکه عقل توان تقسیم خدا را ندارد و اساساً خداوند قابل تقسیم نیست: «مُصَوِّرُ الصُّوَرِ لَمْ یتَجَزَّأْ وَلَمْ یتَنَاهَ وَلَمْ یتَزَایدْ وَلَمْ یتَنَاقَصْ»؛ آفریننده صورت‏ها تجزیه نمی‏شود، متناهی نیست و ازدیاد و نقص می‏پذیرد.۲ بنابراین عقل نمی‏تواند با این روش نیز خدا را بشناسد. ممکن است گفته شود: عقل به وجودهای بسیط نیز علم پیدا می‏کند و این روایت، نفی ترکیب از خدا می‏کند. پاسخ این است که ما در این بخش، تنها شناخت به تقسیم را در ساحت خداوند محدود می‏دانیم و سایر محدودیت‏ها در جای خود اشاره خواهد شد. این نقیصه هم در شناخت ذات و هم در شناخت صفات وجود دارد؛ زیرا همان‏گونه که ذات الهی بسیط است، صفات خدا نیز از بساطت برخوردار است.

تقدیر

چنانچه موضوع معرفت از مواردی باشد که با تقدیر و اندازه‏گیری بتوان به آن معرفت حاصل کرد، عقل توان اندازه‏گیری دارد و می‏تواند با این کارکرد خود، به شناخت موضوع شناسایی اقدام کند. در روایات بیان شده که عقل توان تقدیر و اندازه‏گیری خدا را ندارد: «وَأَنَّهُ لَا تُقَدِّرُهُ الْعُقُولُ؛۳ عقل‏ها نمی‏توانند او را اندازه بگیرند». بنابراین این راه عقل نیز در شناخت خدا مسدود است.

تقدیر به دو گونه قابل تصور است: تقدیر حسی و تقدیر عقلانی. تقدیر حسی به

1.. شیخ صدوق، التوحید، ص۸۴.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۶.

3.. همان، ص۱۰۵.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
268

شمولی بر ذات حق را ندارد. روایت: «لَا تَضْبِطُهُ الْعُقُولُ»۱ عدم توانایی عقل را در ضبط خداوند بیان می‏دارد و روایت: «هُوَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یدْرِکهُ بَصَرٌ أَوْ یحِیطَهُ وَهْمٌ أَوْ یضْبِطَهُ عَقْلٌ؛۲ او والاتر است از اینکه چشم او را درک کند یا وهم بر آن احاطه یابد و یا عقل آن را ضبط کند» دلیل این عدم توانایی عقل را بیان می‏کند که همان برتر بودن خداوند از قرار گرفتن در محدوده‏ای است که عقل بتواند آن را ضبط کند. قدر متیقن این روایات، محدودیت عقل در ضبط ذات الهی را نشان می‏دهند. درباره صفات و افعال الهی، قرینه‏ای بر نفی یا اثبات آن وجود ندارد، ولی ضمیر سوم شخص در این روایات نیز دلیل بر انحصار محدودیت در ذات الهی نیست. اگر این اصل را بپذیریم که دلیل اصلی در ناتوانیِ ضبط عقل به بی‏نهایت بودن ذات بازمی‏گردد، باید بگوییم که این دلیل درباره صفات الهی نیز وجود دارد؛ پس در صفات الهی نیز جاری می‏شود.

تقسیم

از روش‏های عقل در دستیابی به شناخت، تقسیم کل به اجزای تشکیل‏دهنده آن است. در تقسیم کل به اجزا: اولاً نوعی شناخت به اجزای تشکیل‏دهنده برای عقل حاصل می‏گردد؛ ثانیاً عقل با تصور هیئت ترکیبی اجزای شناخته‏شده، به معرفتی (هرچند اجمالی) از موضوع شناخت دست می‏یابد. اگر موضوع شناخت، امری غیر قابل تقسیم به اجزا باشد و عقل نتواند برای شناخت کامل، آن را به اجزای خردتر تقسیم کند، طبیعتاً از شناخت کل (شناخت از طریق تقسیم) نیز بازخواهد ماند. روایت ذیل، به همین نقص عقل اشاره دارد:

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۵.

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۲۵۲.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1769
صفحه از 369
پرینت  ارسال به