253
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

تعریف علم به نمونه در قرآن

در تعریف به نمونه، دو شیوه حاکم است: یک بار تعریف به نمونه اولیه است و یک بار تعریف به نمونه اعلاست.

نمونه اولیه روشن‏ترین و پرتکرارترین مفهومی است که کاربر زبان با آن سروکار دارد. این روش در جایی کاربرد دارد که مفهوم روشن نباشد و نیاز باشد با استفاده از مصادیق، مفهوم روشن شود؛ برای یافتن نمونه اولیه لازم است به فرهنگ و جامعه آن مفهوم مراجعه کرد؛ زمانی که با مفهومی در زبان یک قوم مواجه می‏شویم باید به جامعه همان قوم مراجعه کنیم و نمونه اولیه را به دست آوریم. با توجه به اینکه قرآن یک متن مؤسس است و فرهنگ و جامعه خود را رقم زده است، برای به دست آوردن نمونه اولیه مفاهیم آن جامعه مورد مطالعه، آیات قرآن هستند.

تعریف به نمونه اعلا نیز در جایی به کار می‏رود که انسان با مصادیق گوناگون یک مفهوم آشنایی دارد و می‏خواهد یک مصداق را محور همه مصادیق قرار دهد و بقیه مصادیق را به اندازه شباهتی که با آن دارند ساماندهی کند.

اگرچه مصادیق علم در لایه‏های گوناگون، در کاربرد قرآنی قابل مشاهده است، ولی تنها مصداقی که به صورت اسمی و مصداقی در قرآن برای علم به کار رفته، وحی و آموزه‏های وحیانی، علم عند الله، علم اعطایی از طرف خداست. بقیه مصادیق اگر به صورت اسمی به کار رفته باشند، نیاز به قرینه دارند.

حال با بررسی و مطالعه ویژگی‏های علم در قرآن باید به نمونه اولیه یا اعلای آن در قرآن دست یابیم. به این ترتیب که نمونه اولیه یا اعلای علم در قرآن آن مواردی است که بیشترین ویژگی‏ها را در خود جمع کرده باشد.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
252

با قواعد عرفی متن را نشانه‏‏شناسی کرده، جهان‏بینی متن را نسبت به آن مفهوم کشف کنیم.

مقوله‏بندی علم در قرآن

قرآن به عنوان یک متن مؤسس با استفاده از قواعد زبان عمومی دست به تأسیس جهان‏بینی جدیدی زده است؛ لذا در تعریف و توصیف مفاهیم خود از شیوه زبانی و ارتکازات عرفی استفاده کرده است؛ نه به این معنا که در بیان مفاهیم خود متأثر از فرهنگ و عرف زبان، زمان یا مکان خاص بوده، بلکه به این معنا که در الگوها و قالب‏های زبانی سخن گفته و مفاهیم خاص خود را در قالب‏های زبانی همگانی بیان کرده است. لذا در تعریف و توضیح مفاهیم هرگز از روش خاص یک علم تبعیت نکرده است. ازاین‏رو در تعریف مفاهیم قرآنی باید از الگوی زبانی پیروی کرد. تعریف زبانی را می‏توان در سه رویکرد «مقوله‏بندی منطقی، شباهت خانوادگی و پیش‏نمونه» خلاصه کرد که هر کدام ویژگی‏های خود را دارند.

در متون مؤسس برای تعریف، بیشتر از شباهت خانوادگی و بیان اوصاف و در مرحله بعد از ارائه نمونه استفاده می‏شود؛ زیرا کاربران زبان با این دو شیوه بیشتر انس دارند. نمونه اولیه معمولاً زمانی به کار می‏رود که هنوز ارتکاز عرفی شکل اولیه به خود نگرفته است. به بیان روشن‏تر استفاده از نمونه زمانی است که فرهنگ جامعه حالت آموزشی و تعلیمی ابتدایی دارد، ولی اگر عرف یک ارتکاز اولیه نسبت به یک مفهوم پیدا کرد، نیازی به ارائه نمونه اولیه نیست، بلکه بهتر است از اوصاف و ویژگی‏ها استفاده شود.

بنابراین در قرآن نیز بهتر است سراغ این دو رویکرد در تعریف برویم.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1771
صفحه از 369
پرینت  ارسال به