251
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

این نکته نه به معنای غلط بودن تعریف عرفی، و نه به معنای غلط بودن تعریف تخصصی است؛ بلکه به این معناست که عرف در سازماندهی اطلاعات و انتقال آن از شیوه خاص خود تبعیت می‏کند. عرف در بند اصطلاحات نیست. مبادی تصوری و تصدیقی و مبانی سطح‏‏بندی شده مانند علوم تخصصی ندارد؛ بلکه بر اساس ارتکازات خود عمل می‏کند.

یا به عبارت دیگر عرف عام به مثابه یک ذهن فرهنگی است و مجموعه تجارب عمومی در آن تجلی می‏یابد و تعریف‏ها و فرایندهای علمی به صورت خودکار در درون این ذهن عام شکل می‏گیرد.

روش و اصطلاح‏‏سازی به صورت خودکار و ناخودآگاه در عرف سامان یافته است. البته ممکن است در برخی موارد شیوه‏های عرفی با شیوه‏های علوم تخصصی همپوشانی داشته باشند؛ ولی نباید روش تفکر در یک علم تخصصی را به عرف تسری داد.

تعریف در سطح متون فرهنگی

گاه به جای اینکه مفهومی را در زبان عرف یا علوم تخصصی تعریف کنیم، به متون تولیدشده که حاکی از یک جهان‏بینی هستند مراجعه می‏کنیم و در صدد آن هستیم که تعریف آن مفهوم را از زبان این متن کشف کنیم.

وقتی می‏خواهیم به تعریف یک مفهوم و شناخت جنبه‏های آن بپردازیم، به مثابه یک باستان‏شناس و نشانه‎شناس با متن برخورد می‏کنیم و ردپاها و نشانه‏های دال بر آن مفهوم را جمع و قرینه‏ها را تحلیل می‏کنیم تا به نتیجه برسیم.

به این ترتیب زمانی که قصد داریم مفهومی را در یک متن به صورتی تحلیل کنیم که حاکی از جهان‏بینی آن باشد، نه به دنبال پیدا کردن شاهد مثال برای تعریف تخصصی هستیم و نه به دنبال عرفی‏‏سازی آن متن؛ بلکه در پی آنیم که


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
250

تعریف در سطح علوم تخصصی

متون تخصصی برای شکل‏گیری نیازمند موضوع، هدف، روش و مسائل است. در همه این موارد، مفاهیم نیاز به تعریف دارند و این تعریف‏ها باید بر اساس نیاز علم شکل گیرند.

بداهت یک مفهوم نزد عرف سبب بی‏نیازی از تعریف در علوم تخصصی نمی‏شود. برای نمونه آب، مفهومی است که در نگاه عرف یک مفهوم بدیهی به شمار می‏آید؛ اما شیمی‏دان‏ها در تعریف آن به اجزای تشکیل‏‏دهنده آن اشاره کرده‏اند و آب را H۲o می‏دانند.

تعریف تخصصی یک مفهوم در درون یک دانش، مبتنی بر مسائل ذیل است:

۱. مبادی تصوری و تصدیقی علم؛

۲. مبانی شکل گرفته در درون علم؛

۳. روش پژوهش علم؛

۴. زبان تخصصی علم.

ازاین‏رو وقتی علم در فلسفه تعریف می‏شود، تمام این مسائل مورد توجه قرار می‏گیرند و نباید در نقد تعریف فلسفی علم این مسائل را نادیده گرفت و در نقد آن به ارتکازات عرفی پناه برد.

تعریف در سطح عرف عام

عرف عام بر اساس روش‏های مقوله‏بندی خود دست به تعریف اشیا، پدیده‏ها و مفاهیم پیرامون خود می‏زند. مثلاً آب از نگاه عرف آن به مایعی گفته می‏شود که تشنگی را برطرف می‏کند. اگر تعریف‏های تخصصی به عرف عام ارائه شود، غالباً ابهام در مفاهیم در پی خواهد داشت. حتی مفاهیم روشن عرفی با تعریف‏های تخصصی مبهم‏تر می‏شود.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1752
صفحه از 369
پرینت  ارسال به