249
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

یا زمانی نیستند بلکه هر اطلاعاتی که به‏وضوح یک معنا کمک کند، قلمرو آن مفهوم به شمار می‏رود. بنابراین ادامه این آیه نیز قلمروهای دیگری در توضیح مصباح به شمار می‏روند. به عبارت دیگر فرازهای (كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ)، (يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَٰرَكَةٍ زَيْتُونَةٍ)، (لَّا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ)، (يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِى‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ)، (نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ) و (يَهْدِى ٱللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ) قلمروهای دیگری در توضیح مشبه به این تشبیه و در ورای آن قلمروهایی در بیان معنای نور الهی هستند.

کشف مقوله‏ای

مقوله‏‏بندی روشی است برای تفکر که نمود اصلی آن در دو جهت «تعریف و تقسیم» رخ می‏نماید؛ یعنی از این ‏روش می‏توان در دو مقام تعریف و تقسیم استفاده کرد. اگرچه این دو مقام از لحاظ ماهیت به هم گره خورده‏اند، یعنی از سویی تعریف نوعی تقسیم‏بندی است و با تعریف یک شیء تقسیم‏بندی جدیدی ارائه می‏شود و از سوی دیگر با تقسیم و ارائه فصل و جنس یا شرایط لازم و کافی به تعریف یک شیء می‏پردازیم. این قاعده در متن‏پژوهی قابل تطبیق است و قواعد مقوله‏بندی را گاه در مسیر تعریف و گاه در مسیر رده‏‏بندی مصادیق یک مفهوم می‏توان به کار گرفت.

مقوله‏‏‎بندی در مقام تعریف

تعریف سه سطح دارد:

۱. تعریف در سطح علوم تخصصی

۲. تعریف در سطح عرف عام

۳. تعریف در سطح متون فرهنگی


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
248

گستره ساختاری

درباره ساختار دستوری محمول‏ها غالباً دلالت ضمنی بر گستره خاصی دارند. گستره یک اِسناد، مقدار شمولش را نشان می‏دهد و به ابهام‏زایی یا ابهام‏زدایی اِسناد می‏انجامد. ساختار حوزه‏های تو در تو مثال مناسبی از رابطه یک مفهوم را با قلمروهای آن را نشان می‏دهد. در این ساختارها برای هر بحث قلمروهای تودرتو در نظر گرفته می‏شود و ارتباط مفهوم با همه آن قلمروها مورد توجه قرار می‌گیرد.۱ برای مثال وقتی می‏گوییم کتاب در طبقه بالا در کتابخانه، قفسه اول، ردیف آخر است در حقیقت قلمروهای مختلفی برای کتاب در نظر گرفته‏ایم. هر قلمرو در این مثال قلمرو پیش از خود را محدودتر می‏کند. مثال قرآنی قلمروهای تودرتو را می‏توان در تشبیه موجود در آیه نور جست:

(مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کأَنَّها کوْکبٌ دُرِّی؛۲

مثل نور خداوند همانند چراغ‏دانی است که در آن چراغی باشد. آن چراغ در حبابی قرار گرفته است چون ستاره‏ای درخشان).

با صرف‏نظر از معنای تشبیه موجود در آیه، خداوند در پرتو این تشبیه در توضیح نور خود از ساختارهای تو در تو استفاده کرده است که هر یک از «مشکات و زجاجة» نقش یک گستره را برای مصباح ایفا می‏کنند. نور خداوند مانند چراغی است که در حباب در چراغ‏دان قرار گرفته است. اما با توجه به تعریف قلمرو باید گفت حوزه‏های تو در تو منحصر به حوزه‏های مکانی

1.. Cognitive Linguistics: Basic Readings, An Introduction: A Rough Guide to Cognitive Linguistics, p. ۳۷.

2.. سوره نور، آیه ۳۵.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1871
صفحه از 369
پرینت  ارسال به