241
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

این ارتباط میان ساختار عبارت و معنا نیز موجود است؛ یعنی نحوه چینش کلمات و نقش دستوری که آنها برعهده دارند، خبر از مفهوم‏سازی گوینده دارد یا به سخن دقیق‏تر، نشان می‏دهد متکلم چه چشم‏اندازی از واقع داشته است که دستور زبان را به این شکل خاص به کار گرفته است. به عبارت دیگر تصویرسازی، بعد کاربردی مفهوم‏سازی است.

برای توضیح تصویرسازی از مثال زیر استفاده می‏کنیم (در این نمونه یک موقعیت به دوگونه و با دو بیان تعبیر شده است):

۱. «چراغ روی کتاب است.»

۲. «کتاب زیر چراغ است.»

در نمونه ۱ چراغ، هسته است و در نمونه ۲ کتاب در جایگاه هسته جمله قرار گرفته است و توجه متکلم معطوف بر آن است. بنابراین نوع تصویرسازی دستوری در درک معنای یک عبارت تأثیر می‏گذارد و مراد جدی متکلم از آن پدیدار می‏گردد.۱

تصویرسازی را می‏توان در نمونه‏های قرآنی نیز مشاهده کرد:

(یدُ اللهَ فَوْقَ أَیدیهِمْ).۲

در تصویرسازی نمونه ۳ افزون بر واژگان، دستور نیز تصویری از معنا در عبارت ارائه می‏دهد. این آیه شریفه از اجزای زیر تشکیل شده است: «یدالله»، «فوق» و «ایدیهم». از ترکیب این اجزا می‏توان واحدی دستوری ساخت که از یک هسته و یک وابسته تشکیل می‏شود. هنگامی که یک عبارت از یک هسته و یک وابسته تشکیل می‏شود، مفهوم هسته بر مفهوم وابسته غلبه می‏کند. در

1.. ر.ک: پالمر، نگاهی تازه به معنا‏شناسی، ص ۱۲۹.

2.. سوره فتح، آیه ۱۰.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
240

برخوردار خواهد بود. براین‏اساس به عنوان اصل اولی، مسیرپیما به عنوان محور کلام و قرار گرفتن در جایگاه اصلی اهمیت دارد، اما چنانچه آن را در رابطه با سایر اجزای کلام درنظر بگیریم، این احتمال وجود دارد که متکلم با آوردن قرائن و شواهدی در برجسته ساختن سایر اجزا تلاش کند.

قواعدی نظیر برجستگی نسبی ساختاری، سطح مشخص بودگی ساختاری و چشم‏انداز از جمله قواعدی هستند که در اهمیت بخشیدن به اجزای کلام شامل مسیرپیما و غیر مسیرپیما به کار گرفته می‏شوند. بدین‏ترتیب جایگاه مسیرپیما جایگاه اصلی و مهم کلام است که هرگاه مفهومی در این جایگاه استقرار یابد محور گفت‏وگو و نما می‏شود۱ و بدین شکل، نمابرداری ساختاری صورت می‏گیرد. به عبارت دیگر در نمابرداری ساختاری یکی از مصادیق یک حوزه شناختی از پایه خارج شده، در جایگاه مسیرپیما قرار می‏گیرد و رابطه آن با سایر اجزای کلام و حوزه شناختی، نمابرداری عبارت را نشان می‏دهد.

کشف ساختاری

بر پایه اصل بنیادین معناشناسی شناختی؛ یعنی مفهوم‏سازی، در نظریه دستور زبان شناختی، تصویرسازی مطرح می‏شود. بر مبنای تصویرسازی واحدهای دستور زبان نمادهایی هستند که معنا را به تصویر می‏کشند و هر یک در ساختار عبارت در قبال معنا دارای وظیفه‏اند. این‏چنین میان نحو و دستور زبان از یک‏سو و معنا از سوی دیگر ارتباط برقرار می‏شود. بنابراین همان‏گونه که واژگان در معنا دخیل‏اند و یا به عبارت دیگر هر واژه به‏تنهایی با معنای عبارت پیوستگی دارد،

1.. در زبان عربی برخی نشانه‏های بیانی برای مشخص‏کردن کانون جمله یا مسیرپیما وجود دارند که از جمله آنها تقدیم و تأخیر است که در علم معانی و بیان نیز بر آن تأکید شده است. این نشانه‏ها در حقیقت به منظور قرار دادن جز مهم عبارت در جایگاه مسیرپیما طراحی شده‏اند.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1712
صفحه از 369
پرینت  ارسال به