19
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

لزوم مطالعات شناختی در متون وحیانی

چرا در پژوهش درباره متون دینی سراغ معناشناسی‏هایی مانند میدان‏های معنایی و شناختی می‏رویم؟ آیا تحقیقاتی که پیش از این انجام می‏شدند و در روش‏های کلاسیک تفسیری ما وجود دارند، کافی نیستند؟ چه ضرورت یا نوآوری‏هایی در مطالعات شناختی وجود دارد که ما را به این نتیجه می‏رساند باید سراغ معناشناسی شناختی برویم؟ آیا مطالعات شناختی دستاوردهای جدیدی دارند و معانی بدیعی از آیات و روایات استنباط و استخراج می‏کنند که پیش از آن در آثار مفسران قرآن و شارحان حدیث وجود نداشته یا در دانش‏های دیگری مانند لغت، ادبیات و معانی و بیان به آنها دست نمی‏‏یابیم؟

گرچه توجه به ظرفیت روش‏های جدیدِ دریافت از متن، به معنای انکار روش‏های گذشته نیست و می‏توان و باید از ظرفیت‏های مختلف برای گسترش علوم به‏ویژه در حوزه متن‏شناسی بهره برد، اما همواره این پرسش مطرح است که اگر تحقیقات شناختی بتوانند در تبیین قرآن و حدیث گرهی بگشایند، چرا نباید از آنها بهره برد و آیا از همان ضرورتی که روش‏های پیشین تفسیر قرآن و حدیث داشتند برخوردار نیستند؟

اگر از این مسئله چشم بپوشیم، پرسش دیگر این است که روش‏های تفسیری کلاسیک و قدیمی تا چه اندازه مبانی نظری خود را ارائه کرده‏اند؟ مراد از مبانی نظری این است که وقتی یک روش را انتخاب می‏کنیم، چرایی و حجیت به کار بردن آن روش را بیان کرده‏ایم؟ به نظر می‏رسد این اتفاق در گذشته رخ نداده یا چندان مهم جلوه نکرده است؛ درحالی‏که معناشناسی شناختی بیش از آنکه روش‏های خود را در تحلیل متون ارائه دهد، به مبانی نظری این روش‏ها توجه داشته است؛ یعنی ابتدا مبانی نظری را ارائه می‏کند و


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
18

ارتباطات میان واژه‏ها در متن دارد و معنا را در ارتباط می‏یابد؛ اما در مبانی نظری آن هیچ‏گاه به تفاوت با معناشناسی ارسطویی پرداخته نشده و مبانی روشنی برایش ارائه نشده است؛ درحالی‏که معناشناسی شناختی در آغاز راه خود و با بیان مبانی و اصول دقیقی با منطق کلاسیک درگیر می‏شود.

تعامل معناشناسی شناختی و میدان‏های معنایی

به رغم تفاوت‏هایی که گفته شد، باید اذعان کنیم که معناشناسی شناختی در عمل از معناشناسی میدان‏های معنایی بی‏نیاز نیست. البته می‏توانیم معناشناسی شناختی را به گونه‏ای تفسیر کنیم که از میدان‏های معنایی مستقل باشد. برای نمونه لازم است اقرار کنیم که معناشناسی شناختی مقوله‏بندی خاص خود را دارد، اما در ساحت کشف آنچه اتفاق می‏افتد این است که معناشناسی شناختی نیازمند میدان‏های معنایی است. برای ما که دستیابی به جهان‏بینی قرآنی مهم است، اگر میدان‏های معنایی را از معناشناسی شناختی بگیریم دیگر به‏سختی می‏توان مطالعات موضوعی را سامان داد و تنها از طریق معناشناسی شناختی به جهان‏بینی قرآنی دست یافت. در حقیقت معناشناسی شناختی در مرحله کشف معنا با معناشناسی میدان‏های معنایی در تعامل است. ادعای اصلی ایزوتسو این بود که معناشناسی عبارت است از به دست آوردن جهان‏بینی از متن. این را می‏توان همان ادعای معناشناسی شناختی در ساحت کشف معنا نیز دانست. اگر جایگاه معناشناسی را استخراج معنا در سه سطح واژه، گزاره و جهان‏بینی به شمار آوریم، معناشناسی شناختی در سطح واژه و گزاره موفق‏تر از میدان‏های معنایی است و معناشناسی میدان‏های معنایی تأکید بیشتری بر دستیابی به جهان‏بینی متن دارد و چنانچه این دو در کنار یکدیگر قرار گیرند، می‏توان مطالعات موضوعی کم‏نقص‏تری ارائه کرد.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1873
صفحه از 369
پرینت  ارسال به