187
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

بر خلاف مقوله‏بندی منطقی، مقوله‏بندی شناختی سرشتی همه یا هیچ ندارد.۱

مقوله‏بندی شناختی براین‏اساس شکل گرفته است که پدیده‏های خارجی در مقوله‏بندی تأثیرگذارند، اما نه به این معنا که اشیای خارجی به صورت متمایز و دسته‏بندی شده در خارج وجود دارند و ذهن تنها این مقولات را کشف می‏کند؛ بلکه مقوله‏بندی در اصل تابعی از شناخت انسان است و فرایند مقوله‏بندی در اختیار انسان و تابع اهداف شناختی او شمرده می‏شود.

انسان با بهره‏گیری از شباهت‏ها و تفاوت‏های موجود در میان اشیا، آنها را دسته‏بندی می‏کند و با این روش گروه‏های جداگانه و متمایزی ایجاد می‏کند و در هر گروه عناصری را به عنوان اعضای آن قرار می‏دهد. این گروه‏ها مقولات و این عمل را مقوله‏بندی می‏نامیم. به عبارت دیگرمقوله‏بندی توانایی انسان را در تشخیص و دسته‏بندی اشیای پیرامونی به عنوان اعضای یک گروه یا گروه‏های مشخص تشکیل می‏دهد.۲ بدین‏ترتیب مقوله‏بندی نوعی سازماندهی شناختی - ذهنی است. این سازماندهی را می‏توان در دو سطح فردی و جمعی در نظر گرفت. اهالی یک زبان درباره اعضای شاخص یک مقوله؛ یعنی اعضایی که به پیش‏نمونه مفهوم آن مقوله نزدیک‏ترند اشتراک نظر بیشتری دارند. معناشناسان شناختی مدعی‏اند که تکلم کنندگان به یک زبان بر مبنای تجربیات و فرهنگ خود از نوعی باورهای قومی برخوردارند که مبتنی بر علم یا استدلال منطقی نیست، بلکه مجموعه‏ای از نگرش‏های فرهنگی و تجربی آنان است.

اصل اقتصاد شناختی

همان‏طور که توضیح داده شد، انسان در شناسایی پدیده‏های فراوانی که در

1.. Evans and Green, Cognitive Linguistics: An introduction, p۲۸-۲۹.

2.. روشن و اردبیلی، مقدمه‏ای برمعناشناسی شناختی، ص۳۷.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
186

هدف اصلی مقوله‏بندی دور شده‏ایم؛ چراکه وظیفه اصلی مقوله‏بندی این است که با دسته‏بندی معلومات، پرده ابهام را از دانش بشری بزداید.

نفی تعین خارجی مقولات

مقوله‏بندی شباهت خانوادگی در مقابل این دیدگاه قرار دارد که معتقد است مقولات ذهنی بازتاب مستقیم مقولات تعیین یافته خارجی هستند.۱ بنابراین در شباهت خانوادگی مقوله‏بندی در ذهن رخ می‏دهد به این معنا که ذهن پس از کشف شباهت‏های پدیده‏های خارجی برخی از این شباهت‏ها را انتخاب و به عنوان معیار مقوله‏بندی خود قرار می‏دهد. به عبارت دیگر در این روش وجوه شباهت پدیده‏های خارجی با نوعی فعالیت ذهنی انتزاع می‏شود و این شباهت‏های انتزاعی ملاک مقوله‏بندی قرار می‏گیرد. تنها تفاوت این عملکرد با مقوله‏بندی ارسطویی در این است که بر خلاف مقوله‏بندی کلاسیک یک شباهت انتزاع شده در میان تمامی مصادیق وجود ندارد بلکه زنجیره‏ای از شباهت‏ها که به صورت دوضلعی و یا چند ضلعی میان هر دو یا چند پدیده خارجی یافت می‏شود به عنوان معیار مقوله‏بندی پذیرفته شده است.

مقوله‎بندی شناختی

سخن گفتن درباره مفاهیمی که دارای مصداق خارجی هستند، بسیار آسان‏تر از مفاهیم انتزاعی و ذهنی است. زمانی که مصداقی انتزاعی بود و ارجاع به خارج در آن بی‏واسطه وجود نداشه باشد، چگونه می‏توان برای آن مشخصه ویژه‏ای تعریف کرد و مصادیق انتزاعی را با آن مقایسه نمود؟

سرشت مقوله‏بندیِ شناختی با مقوله‏بندی منطقی از این جهت متفاوت است که

1.Geeraerts, Cognitive Linguistics: Basic Readings, An Introduction: A Rough Guide to Cognitive Linguistics, p. ۱۴۷

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1756
صفحه از 369
پرینت  ارسال به