183
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

مقوله‏بندی بر اساس شباهت خانوادگی۱

یکی از کسانی که به صورت جدی مقوله‏بندی سنتی را مورد انتقاد قرار داد، ویتگنشتاین۲ بود. وی برای سهولت در مقوله‏بندی از نظریه بازی‏های زبانی کمک گرفت.۳

پرسش او این بود که چه چیزی سبب می‏شود انواع بازی‏ها مانند شطرنج، اسکی، بازی‏های رزمی، بازی‏های با توپ، بازی‏های جمعی و فردی را با وجود اختلافات فراوان تحت مقوله‏ای با عنوان بازی جمع کرد. وی به این نتیجه رسید که نمی‏توان این‏گونه مقولات را بر اساس مقوله‏بندی منطقی که بر اساس شرایط لازم و کافی عمل می‏کند، سامان داد. به اعتقاد وی بازی‏های گوناگون با هم ارتباط دارند و این ارتباط، آنها را در ذیل یک مقوله جمع می‏کند ولی نمی‏توان این ارتباط را در یک عنصر خاص و حتی در ضمن چند ویژگی منحصر کرد بلکه وجه جامع میان مصادیق یک مجموعه، ممکن است مجموعه‏ای از عناصر باشد که ویتگنشتاین آن را شباهت خانوادگی می‏نامد.

اصول شباهت خانوادگی

مقوله‏بندی شباهت خانوادگی بر اساس اصولی شکل گرفته است که هر کدام با اصول مقوله‏بندی کلاسیک مخالفت دارند. این اصول را می‏توان در موارد زیر برشمرد:

عین‏گرایی به جای ذهن‏گرایی؛

شباهت خانوادگی به جای ماهیت مشترک؛

فازی بودن به جای تمییز حداکثری؛

1.. family resemblance

2.. Wittgenstein

3.. Wittgenstein, Philosophical Investigations, p. ۳۶.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
182

پایبندی به این روش چنان فراگیر است که تقریباً تمام مطالعات علوم انسانی را فرا می‏گیرد تا جایی که لغت‏پژوهان و دانشمندان علم صرف و نحو در تدوین قواعد خود تحت تأثیر همین الگو بوده‏اند و همین دلیل سبب گردیده که لغت‏‏پژوهان همواره درپی یافتن معنای محصل برای یک واژه باشند. یافتن اصل یا گوهر معنایی واژه نیز به همین ترتیب صورت می‏پذیرد. دانشمندان صرف و نحو نیز تلاش داشتند قواعد صرفی یا نحوی را به صورت همه یا هیچ سامان دهند.

باید به این نکته نیز توجه داشت که این روش در بسیاری از موارد کارآمد است؛ چراکه در برخی موارد مقولات به گونه‏ای هستند که خط‏کشی تقریباً مشخصی میان آنها قابل فرض است؛ برای مثال برای مقولات اسب، انسان، آهو می‏توان مرزبندی مشخصی ارائه نمود اما مواردی در امور طبیعی نیز یافت می‏شوند که به راحتی قابل خط‏کشی نیستند.۱ پالمر در این باره می‏گوید:

گاه نمی‏توان میان مصادیقی که بطور قراردادی تحت عناوین متفاوتی آورده می‏شوند، مرز مشخصی تعیین کرد. به عنوان مثال تا به کی تپه فقط یک تپه است و کوه نیست؟ یا یک نهر تا به کی نهر است و رودخانه نیست؟ در دنیای تجربی مرز مشخصی برای اشیا در نظر گرفته نشده تا به کمک یک اسم واحد نامیده شوند.۲

این امر زمانی آشکارتر می‏شود که سخن از مفاهیم نسبی به میان آید؛ برای مثال تمایز میان مفاهیمی چون طیف رنگ‏ها، بلندی و کوتاهی، زیبایی و زشتی که اموری نسبی به شمار می‏روند به‏سادگی امکان‏پذیر نیست.

1.. روشن و اردبیلی، مقدمه‏ای بر معناشناسی شناختی، ص۹۳.

2.. پالمر، نگاهی تازه به معنا‏شناسی، ص۴۷.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1994
صفحه از 369
پرینت  ارسال به