ساخت مقولهای
قواعد فهم متن، تابعی از قواعد فهم است، هر متنی در دو جهت با اندیشه آن متن ارتباط دارد، یکی در جهت محتوا و دیگری در جهت روش تفکر یعنی در ارتباط بین ذهن و زبان انعکاس محتوا و روش تفکر همزمان رخ میدهد. عرف عام که بر اساس قواعد خاصی میاندیشد، همان تفکر را در قالب زبانی انعکاس میدهد و در انعکاس تفکر بین روش و محتوا فرقی نمیگذارد. یعنی زبان، انعکاس جهانبینی است که هم از جهت روش تفکر و هم از جهت محتوا متفاوت است لذا متون تخصصی و متون عرفی با هم متفاوتاند. بنابراین نباید روش حاکم بر یک متن را به تمام متون تسری داد.
در مقولهبندی متن هم همین قاعده وجود دارد؛ یعنی قواعد مقولهبندی متن بر اساس مقولهبندی فهم شکل میگیرد. برای اینکه بتوان مقولهبندی را در قرآن پیاده کرد باید موارد زیر را توضیح دهیم.
سرشت مقولهبندی در فرایند فهم؛
امکان سنجی کاربست مقولهبندی در فهم متون مقدس؛
کاربست مقولهبندی در فهم متن.
مقولهبندی
برای تمامی انسانها اینگونه است که در شناسایی پدیدههای فراوانی که در جهان با آنها روبهرو میشوند از توانایی شناختی - ذهنی خود بهره گیرند. از اساسیترین و کارآمدترین این تواناییها باید به دستهبندی یا مقولهبندی (categorization) اشاره کرد. انسان همواره تلاش میکند برای سهولت در امر یادگیری، پدیدههای همسان را در گروههای مشابه قرار دهد تا به جای اینکه در شناخت خود با جزئیات و مصادیق فراوان روبهرو باشد از دستهها و گروههای