127
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

کارکردهای زبانی - فرهنگی استعاره‏های مفهومی

استعاره‏های مفهومی علاوه بر ساخت معنا در سطح شخصی و فردی در ساخت معنای تعمیم‏یافته نیز کاربرد دارد؛ به این معنا که استعاره مفهومی تنها یک الگوی شخصی در فهم نیست بلکه یک الگوی عمومی است که در معرفت‏شناسی فرهنگی در ساحت ساخت معنای فرهنگی – زبانی به کار گرفته می‏شود. کارکرد استعاره مفهومی در این ساحت دست‏کم در دو محور قابل مشاهده است:

۱. ارائه الگوی تفکر در مفاهیم انتزاعی

یکی از ساحت‏های ایجاد استعاره‏های مفهومی ایجاد نگاشت میان دو قلمرو مبدأ و مقصد است؛ یعنی با استفاده از ویژگی‏های قلمرو مبدأ، معنا و ویژگی‏های قلمرو مقصد درک می‏شود. گذشت که ما هیچ راهی به جز درک مفاهیم انتزاعی و حسی پیچیده بر اساس مفاهیم شناخته شده نداریم. تفکر در دو سطح رخ می‏دهد. گاه تفکر در سطح بیان ویژگی‏های یک مفهوم است؛ مانند استعاره مفهومی روایت «علم گنج است»۱ که از آن استعاره‏های زبانی زیر صادر می‏شود:

من لم یکتسب بالعلم مالا اکتسب به جمالا۲

العلم افضل قنیة۳

العلم أجل بضاعة۴

1.. العلم کنز؛ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۲.

2.. آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۲.

3.. همان.

4.. همان.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
126

ساختار داخلی مفهوم دیگر شکل می‏گیرد. برای نمونه در استعاره مفهومی «مناظره جنگ است» با استفاده از مفهوم جنگ، ساختار مناظره نمابرداری می‏شود و با استفاده از مفهوم سفر، ساختار داخلی مفهوم مرگ در استعاره مفهومی «مرگ سفر است» شکل می‏گیرد.۱ در استعاره ساختاری، تمرکز مفهوم‏سازی به ساختار درونی مفهوم مقصد است و هیچ توجهی به نظام مفاهیم مرتبط ندارد؛ بلکه تلاش بر این است که با توجه به مفاهیم مرتبط قلمرو مبدأ ویژگی‏های داخلی و ساختار درونی قلمرو مقصد مشخص شود:

در استعاره ساختاری با دو نوع ساختاردهی روبه‏رو می‏شویم. یکی درخود مفهوم و دیگری درباره روابط میان مفاهیم مرتبط با آن مفهوم.۲

استعاره‏های جهتی

در استعاره جهتی یک نظام و دستگاه مفهومی بر اساس نظام و دستگاه مفهومی دیگر شکل می‏گیرد. در این استعاره توجه اصلی به یک مفهوم نیست، بلکه مجموعه‏ای از مفاهیم به صورت نظام‏مند لحاظ شده، مفهوم‏سازی صورت می‏گیرد.۳ در بیشتر موارد استعاره‏های جهتی برقراری نظام مفهومی با تمسک به جهت‏های مکانی، امکان می‏پذیرد. در این استعاره از طرحواره‏هایی نظیر «بالا و پایین؛ راست و چپ؛ جلو و عقب؛ مرکز و حاشیه»۴ استفاده می‏شود؛ برای مثال آیه (وَهُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ)۵ میان خداوند و انسان‏ها نوعی رابطه مکانی پدید می‏آورد و نشان می‏دهد که خداوند با مفهوم بالا و انسان با مفهوم پایین ارتباط می‏یابند.

1.. Lakoff and Johnsen, Metaphors we live by, p ۴۸-۵۴, p. ۱۵۶.

2.. قائمی‏نیا، استعاره‏های مفهومی و فضاهای قرآن، ص۷۰.

3.. Ibid. p. ۱۶-۱۸.

4.. Ibid. p. ۲۳.

5.. سوره انعام، آیات ۱۸ و ۶۱.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1738
صفحه از 369
پرینت  ارسال به