121
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

برقراری نگاشت میان قلمرو مبدأ و قلمرو مقصد وجود دارد که رعایت این اصول به ما کمک می‏کند تا در ایجاد نگاشت و فهم دقیق‏تر قلمرو مقصد موفق عمل کنیم. معناشناسان شناختی برای منضبط‏تر شدن نظریه استعاره مفهومی و خروج این نظریه از حالت سلیقه‏ای و شخصی و تبدیل آن به یک نظریه همگانی و نوعی اصول زیر را ارائه کرده‏اند.

اصل یک‏سویگی استعاره‏های مفهومی

این اصل به این معناست که استعاره در حقیقت حاصل نگاشت از سوی حوزه مبدأ است به سوی حوزه مقصد و برعکس آن جایز نیست. به بیان دیگر در استعاره مفهومی تنها ویژگی‏های حوزه مبدأ به حوزه مقصد سرایت می‏کند و انتقال ویژگی‏های حوزه مقصد به حوزه مبدأ جایز نیست. در استعاره مفهومی غالباً یک امر انتزاعی بر اساس امری محسوس فهم می‏شود و عکس آن صادق نیست.۱ برای مثال در استعاره «مرگ سفر است» تنها می‏توانیم حوزه مرگ را بر اساس حوزه سفر سازمان دهیم و نمی‏توان سفر را بر اساس حوزه مرگ تحلیل کرد. بنابراین تنها می‏توان میان ویژگی‏هایی از حوزه سفر مانند: حرکت از یک مبدأ به یک مقصد، برداشتن توشه راه، مسیر حرکت، منزلگاه‏ها و سایر خواص حوزه سفر در حوزه مرگ نگاشت برقرار کرد ولی عکس آن صادق نیست.

اصل پنهان‏سازی و برجسته‏نمایی

زمانی که قلمرو مقصد در چارچوب قلمرو مبدأ مفهوم‏سازی می‏شود تنها ویژگی‏های عینی و خاصی از قلمرو مقصد برجستگی می‏یابد و سایر ویژگی‏ها پنهان نگاه داشته می‏شود. معمولاً ویژگی‏هایی که برجسته می‏شوند ویژگی‏هایی

1.. ر.ک: هوشنگی و سیفی پرگو، «استعاره‏های مفهومی قرآن از منظر زبان‏شناسی شناختی»، پژوهش‏نامه علوم و معارف قرآن کریم، ص۱۵.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
120

گونه تقسیم کرده‏اند. یا دو رکن تشبیه از دسته امور حسی شمرده می‏شوند و یا یکی از آنها حسی و دیگری عقلی است و یا هر دو عقلی‏اند. دانشمندان علم بلاغت از میان این اقسام، تشبیه محسوس به معقول را جایز ندانسته‏اند و دلیل آن را توقف علم عقلی بر حواس و منتهی شدن علوم عقلی بر علم حسی دانسته‏اند. حتی برخی تصریح کرده‏اند که اگر حس در انسان وجود نداشته باشد انسان هیچ علمی نخواهد یافت.۱

بخش گسترده‏ای از استعاره‏های مفهومی نیز در حقیقت تشبیه معقول به محسوس‏اند. زبان‏شناسان شناختی قلمروهای مبدأ را معمولاً قلمروهای حسی دانسته‏اند که مواردی نظیر بدن انسان، سلامتی و بیماری، حیوانات، گیاهان، ساختمان و ساخت و ساز، پول و معاملات اقتصادی، غذا، گرما و سرما، نور و تاریکی، نیروها، حرکت و جهت را تشکیل می‏دهد. اگرچه استعاره‏های مفهومی در انطباق دو قلمروی حسی و تجربی نیز به کار می‏روند که بر اساس آن قلمرو حسی ناشناخته به قلمروی حسی شناخته شده انطباق می‏یابد، اما کاربرد وسیع استعاره‏های مفهومی در فهم قلمروهای انتزاعی، عقلی و مجرد است که به دلیل انتزاعی بودن فهم آنها نسبت به قلمروهای فیزیکی مشکل‏تر است. به همین دلیل بیشترین دامنه قلمرو مقصد بر اساس یک تحلیل میدانی قلمروهای هیجان، امیال و خواسته‏ها، اخلاق، اندیشه، جامعه و ملت، سیاست، اقتصاد، روابط انسانی، ارتباطات، زمان، زندگی و مرگ، دین و مذهب، رویدادها و اقدامات بوده است.۲

اصول کاربردی استعاره‏های مفهومی

به جز مباحث نظری استعاره‏های مفهومی اصولی در مقام کاربرد استعاره‏ها و

1.. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: تهانوی، موسوعةکشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷.

2.. kövecses, Metaphor, A Practical Introduction, P. ۱۸- ۲۶.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1775
صفحه از 369
پرینت  ارسال به