استعارههای زبانی را شکل میدهیم:
- مناظره جنگ است.
- استنباط ساختمان است.
- زمان طلاست.
- مطالعه غذاست.
این شکلهای استعاره در ذهن انسان وجود دارند و مایه ایجاد استعارههای زبانی میشوند. ما در تعامل گفتاری یا نوشتاری خود با دیگران ممکن است از همین استعارههای مفهومی استفاده کنیم و آن را در قالبهای زبانی منعکس سازیم. برای مثال درباره استعاره اول «مناظره جنگ است» ما عبارتهایی را در زبان به شکلهای مختلفی میآوریم که به چند نمونه آن اشاره میکنیم:
او در بحث شکست خورد.
او در مناظره شیوه تهاجمی دارد.
استدلالهای او را از بین برد.
او شجاعانه در برابر مغالطات دفاع کرد.
مغالطههای بی منطق، مناظره را به شکست کشاند.
در برابر هر یک از استعارههای مفهومی موارد متعددی از استعاره زبانی وجود دارد و این یکی از اساسیترین وجوه تمایز میان استعارههای مفهومی و استعارههای بلاغی است. البته یادآوری این نکته نیز ضروری است که استواری استعارههای زبانی بر استعارههای مفهومی در معناشناسی معاصر هرگز به این معنا نیست که دانشمندان علم معانی و بیان ریشه داشتن استعارههای زبانی بر استعارههای مفهومی را نفی میکنند، بلکه تفاوت این دو دسته در آن است که تمرکز دانشمندان دانش بلاغت بر استعاره زبانی و ارائه تحلیل از این استعارههاست، ولی معناشناسان معاصر در تحلیل معانی عبارات تلاش