105
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

که سبب شناسایی احادیث تقیه‏ای می‏شوند درباره عدم تقیه اطمینان حاصل کرد. قرائنی که در شناسایی احادیث تقیه‏ای مشخص شده‏اند در منابع علوم حدیث موجودند. پس از آنکه درباره روایت به نتیجه قطعی در باره تقیه‏ای بودن روایت یا عدم آن دست یافتیم، نوبت به اعمال قواعد معناشناختی خواهد رسید. بنابراین پیش از اعمال قواعد معناشناختی در روایت مرحله تشخیص احادیث تقیه‏ای از غیر آن است. بنابراین آسیب تقیه در روایات به مرحله اعمال اصول و قواعد معناشناسی سرایت نخواهد کرد. چنانچه با به کار بردن قرائن گوناگون در جهت شناخت روایات تقیه‏ای به نتیجه قطعی دست نیافتیم و شک باقی ماند، آن‏گاه نوبت به اجرای اصل می‏رسد که در این مورد اصل عدم تقیه جاری خواهد گردید و بدین‏ترتیب می‏توان روایت را در مقام بیان واقعیت در نظر گرفت و قواعد معناشناختی را در آن اعمال کرد.

معناشناسی به مثابه قرینه کشف روایات تقیه‏ای

دانشمندان دانش اصول فقه و حدیث برای تشخیص روایات تقیه‏ای ملاک‏هایی ارائه کرده‏اند و این ملاک‏ها را که می‏توان آنها را در سه دسته معیارهای سندی، معیارهای متنی و معیارهای خارجی دسته‏بندی کرد به منظور شناسایی احادیث صادر شده از روی تقیه به کار می‏برند. از جمله این ملاک‏ها، ملاک‌هایی هستند که به عنوان قرائن درون متنی از آنها یاد می‏شود. از جمله معیارهای درون متنی نیز می‏توان قرائن تعابیر موجود در متن و اضطراب در متن روایت را نام برد. معناشناسی در این بخش می‏تواند کمک شایانی به شناسایی احادیث تقیه‏ای کند. با به‏کارگیری قواعد معناشناسی می‏توان به دو شکل از اضطراب متن روایت و تعابیر آن پرده برداشت: یک گونه آن دستیابی به مفهوم‏سازی یک روایت خاص بازمی‏گردد. وقتی بتوان چشم‏انداز امام را در بیان تعابیر روایت به


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
104

اعمال کرد؛ درحالی‏که این احتمال همواره وجود دارد که به مراد جدی راهنمایی نشویم؟

در پاسخ به این اشکال دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد: یکی اصل اولی درباره تقیه است و دیگری جایگاه معناشناسی نسبت به تقیه.

اصل اولیه نسبت به تقیه

علمای اصول فقه اصل اولیه در هنگام شک در صدور روایت از روی تقیه یا غیر آن را عدم تقیه دانسته‏اند۱ و اصل عدم تقیه را از اصول عقلائی به شمار آورده‏اند.۲ اگرچه اصولیان درباره اصل عدم تقیه و دلیل آن مباحث بسیاری ارائه کرده‏اند، اما آنچه در این بحث اهمیت دارد این است که با تمسک به این اصل می‏توان ادعا کرد با اینکه صدور روایات از روی تقیه پذیرفته شده است و وجود روایات تقیه‏ای را در میان روایاتی که در مقام بیان حکم واقعی هستند، می‏پذیریم؛ اما این حقیقت به معنای آن نیست که نتوان قواعد معناشناختی را در روایات اعمال کرد؛ زیرا تا زمانی که قرینه یا قرائن قطعی دلالت بر صدور روایت از روی تقیه نداشته باشند، به اصل عدم تقیه بازمی‏گردیم و می‏توانیم قواعد معناشناسی را اعمال کنیم.

جایگاه معناشناسی نسبت به تقیه

همان‏گونه که در بحث تقطیع بیان شد، اصولاً جایگاه معناشناسی متأخر از این گونه آسیب‏های وارد شده بر حدیث است. به بیان دیگر با وجود علم اجمالی به صدور روایات در حالت تقیه در برخورد با احادیث ابتدا باید بر اساس قرائنی

1.. رفاعی، شرح حلقة ثانیة، ج۱، ص۴۰۹؛ همچنین ر.ک: شیرازی و ایروانی، تقریرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۸۹؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج۱، ص۲۹۸ و ۶۰۲.

2.. ر.ک: حلی، اصول الفقه، ج۶، ص۲۶۴.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1777
صفحه از 369
پرینت  ارسال به