جایگاهی از تعبیر «روح القدس» بهره برده شده و در جایی که تمام کانال - چه جنبه اتصال به قلب پیامبر صلی الله علیه و اله باشد و چه ارتباط با خدا - در این صورت، از تعبیر جبرئیل استفاده شده است.
۲. احتمال دوم این است که مجراها متفاوت باشند، ولی محتوای انتقالیافته، یکی باشد؛ یعنی در انتقال قرآن، چند کانال در کار باشد. مثلاً روحالامین کانالی غیر از جبرئیل و روحالقدس باشد:
الف - این کانالها در طول هم باشند و هر یک بخشی از یک فرایند را از خدا تا قلب پیامبر صلی الله علیه و اله تشکیل دهند.
ب - هر یک از این کانالها کاملاً مستقل باشند.
۳. احتمال دیگر این است که علاوه بر تفاوت کانالها محتواها هم متفاوت باشند و آنچه به وسیله «روحالقدس» به قلب پیامبر صلی الله علیه و اله نازل میشود با محتوایی که به واسطه «روح الامین یا جبرئیل» نازل میگردد متفاوت است.
برای ترجیح دادن یکی از این احتمالات، لازم است هر یک از آیات را به صورت مجزا بررسی کنیم و مفهومسازی تکتک آنها را کشف نماییم که به پژوهشی مستقل نیاز دارد.
کشف تلفیقی
نظریه تلفیق مفهومی از ترکیب دو نظریه استعارههای مفهومی و فضاهای ذهنی حاصل شده است. مثالی که زبانشناسان شناختی نظریه تلفیق مفهومی بر آن تطبیق دادهاند، عبارت «این جراح قصاب است» میباشد. نظریه استعارههای مفهومی به تنهایی نمیتواند بر این مثال تطبیق یابد؛ زیرا این عبارت به طور ضمنی یک ارزیابی منفی از عملکرد جراح به مخاطب القا میکند که با صرف برقراری نگاشتها این ارزیابی منفی القا نمیشود.