استدلال عقلی موجود در آیه بهروشنی هدف قرآن را در برطرف کردن تردید اعتقادی از بعید دانستن آخرت روشن میکند. در این موارد قرآن موضعگیری شدیدی از خود نشان نمیدهد و تلاش میکند تا با استدلال، باورپذیر بودن قیامت را در برابر چشمان مردم قرار دهد.
نمونه مرکزی در برخی کاربردهای خود در معانی دیگری که با معنای نمونه اولیه نوعی نسبت برقرار میکند، گسترش یافته است. نخستین گسترش معنایی را در اموری میتوان مشاهده کرد که غالباً نوعی ظن در آنها وجود دارد؛ نظیر آیهای که به بارداری در زنان اشاره دارد:
(وَ ٱلَّٰٔى يَئِسْنَ مِنَ ٱلْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ٱرْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ؛۱
و از زنانتان، آنان که از عادت ماهانه مأیوساند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداری) شک کنید، عده آنان سه ماه است).
در این آیه مراد از ارْتَبْتُمْ تردید همراه با ضعیفترین درجه اتهام - نه به معنای منفی آن - یا احتمال بارداری است. البته این تردید و احتمال امری معرفتشناختی خواهد بود و دارای بار خنثاست. از همین معنا تردید همراه با سوءظن گسترش مییابد. این مورد در امور مادی که غالباً در مظان نوعی اتهام است مانند قرض و وصیت دیده میشود:
(وَلا تَسْئَمُوا أَنْ تَکتُبُوهُ صَغیراً أَوْ کبیراً إِلی أَجَلِهِ ذلِکمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنی أَلَّا تَرْتابُوا؛۲
و شهود نباید به هنگامی که آنها را (برای شهادت) دعوت میکنند، خودداری نمایند و از نوشتن (بدهی خود) چه کوچک باشد یا بزرگ، ملول