293
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

تصوری و استعاره مفهومی امکان‏پذیر است. قلب به سبب تنوع استعاری این ویژگی را دارد و تصور ما از قلب روشن‏تر از موارد دیگر است. علاوه بر طرحواره‏های تصوری، کارکردهای ملموس و مستقیمی که به قلب نسبت داده شده، تصور ما را نسبت به آن روشن‏تر می‏کند؛ درحالی‏که کارکردهای سایر واژگان همگن با ابهام روبه‏روست و این ابهام سبب می‏شود تصور ما از خود واژه و مفهوم آن مبهم باشد.

با این مقدمات، قلب بیشترین صلاحیت را در پیش‏نمونگی دارد.

مقوله‎بندی بر اساس سطوح مقولات

برای تشخیص مقولات پایه و فرادست و فرودست، ملاک‏هایی از سوی زبان‏شناسان شناختی مشخص شده است. این ملاک‏ها را می‏توان از چهار منظر مورد توجه قرار داد:

۱. از منظر روان‏شناختی مقولات سطح پایه گشتالتی هستند؛ به این معنا که از قوانینی پیروی می‏کنند که از سوی مکتب گشتالت مطرح و مورد استفاده زبان‏شناسان شناختی واقع شده است؛

۲. از منظر فراگیری زبان مقولات سطح پایه نخستین واژه‏هایی هستند که فراگرفته می‏شوند؛

۳. از منظر لفظی مقولات سطح پایه معمولاً دارای ساختی کوتاه هستند، به گونه‏ای که معمولاً از یک واژه برای نامیدن آنها بهره گرفته می‏شود؛

۴. از منظر مفهومی مقولات سطح پایه پیش‏نمونه‏ای هستند؛ یعنی این واژگان نمونه اولیه مقولات را تشکیل می‏دهند.۱

1.. گیررتس، نظریه‏های معناشناسی واژگانی، ص۴۱۰-۴۱۱.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
292

استعاره مفهومی، تمام این ویژگی‏ها در قلب ثابت شد و قلب در این جهت تمام ویژگی‏ها را داراست. علاوه بر این در بخش‏های بعدی نشان خواهیم داد که قلب حتی در بعد معرفت‏شناختی نیز بیشترین خصوصیت و کارکردها را دارد.

قابلیت ارتباطی با اعضای دیگر مقوله

نمونه اولیه زمانی می‏تواند نقش پیش‏نمونگی را بر عهده گیرد که بتواند پل ارتباطی میان سایر اعضای رقیب را ایفا کند و نقش محوری در میان سایر اعضا داشته باشد. ازآنجاکه مقولات فرودست با مقولات هم‏عرض خود شباهت بسیاری دارند، همه اعضا می‏توانند این نقش را ایفا کنند؛ ولی بهترین پل ارتباطی را عضوی بر عهده دارد که حداقل یک شباهت حقیقی یا مجازی توسعه یافته با تک تک اعضا داشته باشد؛ یعنی همان‏گونه که در شبکه شعاعی عضو مرکزی توسعه می‏یابد و اعضای دیگر را داخل مقوله قرار می‏دهد، پیش‏نمونه اولیه نیز باید بتواند با حلقه ارتباطی خود، نمونه‏ها را در گرد خود جمع آورد.

در بعد فرابدنی، قلب این کار را به‏خوبی انجام می‏دهد و مفاهیم مربوط به بعد فرابدنی را در این حوزه جمع می‏کند. به این دلیل که قلب در سه حوزه «معرفت، عاطفه، ایمان» فعال است و در هر یک از این حوزه‏ها نیز کارکردهای قلب نسبت به سایر اعضا بیشتر است؛ درحالی‏که اعضای رقیب در برخی از حوزه‏ها کارکردی ندارند و عده‏ای در حوزه خود نیز کارکرد محدودتری دارند. این شبکه ارتباطی همان حوزه شناختی قلب است که در ادامه بدان می‏پردازیم.

سادگی تصور

یکی دیگر از ویژگی‏های پیش‏نمونه این است که تصور آن نسبت به سایر اعضای رقیب راحت‏تر باشد و تصویر واضح‏تری نسبت به سایر اعضا از آن در ذهن انسان ایجاد شود. در مفاهیم انتزاعی این تصور در قالب طرحواره‏های

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2045
صفحه از 369
پرینت  ارسال به