237
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

می‏تواند به عنوان مسیرپیما و محمول به عنوان مرزنما به شمار آید؛۱ جز اینکه مرزنما در اغلب موارد نسبت یا حکم شمرده نمی‏شود. در تعین مسیرپیما باید گفت آنچه تغییرات جمله بر محور آن شکل می‏گیرد، مسیرپیما (متغیر) است و نوع ساختار جمله بر اساس آن مشخص می‏شود.

تمامی جملات، مسیرپیما و مرزنما دارند، اما مسیرپیما و مرزنما در انواع جملات متناسب با همان جمله و قصد گوینده مشخص می‏شود. اگرچه معمولاً فاعل‏ها اعمال مختلفی انجام می‏دهند و تغییرات جمله بر محور آنها می‏گردد و تأکید جمله بر اساس آن شکل می‏گیرد و غالباً مفعول‏ها ثابت‏اند و نقطه مرزنما را نشان می‏دهند، اما گاهی ساختار جمله به گونه‏ای است که مفعول در جایگاه مسیرپیما (متغیر) قرار گرفته، فاعل به عنوان مرزنما (ثابت) لحاظ می‏شود. در این صورت اساس تغییرات جمله و حرکت معنایی آن بر مبنای مفعول تشکیل می‏شود. بنابراین مراد از متغیر یا مسیرپیما واژه یا عبارت کانونی جمله است که برای گوینده از اهمیت خاصی برخوردار است و سایر اجزای جمله به منظور اثبات حکم برای آن یا نفی حکمی از آن آورده می‏شود. در حقیقت قطب معنایی در عبارت که محور کلام قرار گرفته است و متکلم درباره آن سایر اجزای کلام را می‏آورد، مسیرپیما نامیده می‏شود و قطب معنایی ثابت، منفعل و ثانویه که به منظور ارائه معنایی درباره قطب معنایی اصلی آورده می‏شود، مرزنما نام دارد.

برای آنکه مفاهیم مسیرپیما و مرزنما از وضوح بیشتری برخوردار شوند به این توضیح نیز توجه کنید. یک رابطه، مفهوم شرکت‏کنندگان اصلی خود مانند فاعل و مفعول، مبتدا و خبر را پیش فرض می‏گیرد و آنها را به عنوان مؤلفه‏های

1.. دو مفهوم «مسیرپیما و مرزنما» از دو مفهوم «موضوع و محمول» » در استعمال عام‏ترند.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
236

نظر استفاده کرده است.

ساختارهایی چون معلوم و مجهول یا لازم و متعدی هر یک نمابرداری خاصی را ارائه می‏دهند. برای مثال در جمله معلوم، رابطه میان فاعل و مفعول نماسازی می‏شود؛ یعنی هم فاعل و هم مفعول نماهایی هستند که رابطه میان آنها بازسازی شده است؛ درحالی‏که در جمله مجهول فاعل نما نمی‏شود و نماسازی از رابطه مفعول با فعل حاصل می‏گردد. این رابطه را مسیرپیما (متغیر) و مرزنما (ثابت) توضیح می‏دهند.

مسیرپیما و مرزنما

واژه trajector (مسیرپیما) از trajectory به معنای مسیر حرکت گرفته شده و landmark (مرزنما) نیز به معنای علامت مرزی است. این واژگان در اصل در افعال حرکتی به کار گرفته می‏شوند؛ اما زبان‏شناسان شناختی با توسعه در معنای آنها از این واژگان برای تحلیل هر نوع فعل و انفعالی استفاده می‏کنند. به این‏ترتیب از دیدگاه معناشناسی شناختی مسیرپیما نشان‏دهنده نقطه کانونی هر عملی است و بخشی است که منبع انرژی در عمل را نشان می‏دهد۱ و مرزنما نشان‏دهنده نقطه ثابت یا ثانویه در هر صحنه‏ای است۲ و یا بخشی است که انرژی را دریافت می‏کند یا انرژی روی آن تأثیر می‏گذارد.۳ تباین میان مسیرپیما و مرزنما - که برخی از آنها به عنوان متغیر و ثابت یاد کرده‏اند -۴ در برخی موارد، تفاوت میان موضوع و محمول را تشکیل می‏دهد؛ یعنی موضوع

1.. راسخ مهند، درآمدی بر زبان‎شناسی شناختی (نظریه‏ها و مفاهیم)، ص۱۳۱.

2.. قائمی‏نیا، معناشناسی شناختی قرآن، ص۷۱-۷۴؛ صفوی، درآمدی بر معنا‏شناسی، ص۱۳۱.

3.. راسخ مهند، درآمدی بر زبان‏شناسی شناختی (نظریه‏ها و مفاهیم)، ص۱۳۱.

4.. همان.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1978
صفحه از 369
پرینت  ارسال به