185
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

فازی بودن، به جای تمییز حداکثری

در مقوله‏بندی سنتی مقولات به گونه‏ای تعریف می‏شوند که مرز میان آنها مشخص و مقولات هم‏عرض کاملاً از یکدیگر متمایز باشند. این امر در بسیاری از موارد پذیرفته شده است و می‏توان به‏سادگی تمایز میان مقولاتی نظیر انسان، اسب، آهو، طوطی را پذیرفت؛ چنان‏که نمی‏توان تمایز کامل میان مقوله عدد زوج و عدد فرد را رد کرد؛ ولی این حکم عمومیت ندارد و در تمام مقولات هم‏عرض جاری نیست.

برای مثال اگرچه در میان برخی رنگ‏ها حد و مرز مشخصی وجود دارد، مانند سیاهی و سفیدی که تمایز روشنی میان آنها مشاهده می‏شود ولی کسی نمی‏تواند برای دو طیف رنگی که هم‏مرز هستند تمایز مشخصی ترسیم کند.

برای مثال رنگ نارنجی و زرد دو طیف رنگی هستند که در کنار یکدیگر واقع شده‏اند و نمی‏توان به‏سادگی تعیین کرد که در کدام حد مشخص، رنگ از مصداق نارنجی بودن خارج می‏شود و به عنوان فردی از مصادیق رنگ زرد به شمار می‏رود. بنابراین الگوی «همه یا هیچ» در بسیاری از مقولات کارایی چندانی ندارد و به جای آن بر «فازی» بودن مقولات تأکید می‏شود که معتقد است در مقوله‏بندی نیازی به تعیین حد و مرز مشخص نیست و در مواردی ممکن است مرز میان مقولات مانند طیف رنگ‏ها مبهم باشد و رابطه ژله‏ای میان مقولات هم‏عرض برقرار باشد.

بر اساس این اصل نیازی نیست در تعریف مقولات به دنبال مفاهیمی باشیم که ما را به تمایز حداکثری برساند؛ زیرا اگرچه تمایز حداکثری با اصل اقتصاد شناختی سازگار است ولی این سازگاری زمانی مفید واقع خواهد شد که به ابهام و پیچیدگی نینجامد. چنانچه در مقوله‏بندی به دلیل تمایز حداکثری دچار ابهام معنایی شویم از


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
184

نفی تعین خارجی مقولات؛

رتبه‏بندی مصادیق به جای درجه‏بندی یکسان.

عین‏گرایی

مقوله‏بندی بر اساس نظریه شباهت خانوادگی از مفهوم ذات و عرضی آغاز نمی‏شود، بلکه در مرحله اول فرد شناسا با موضوعات خارجی و خصوصیات آنها مواجه است که پس از کشف ویژگی‏های آنان تلاش می‏کند از مجموعه آنها محوری برای تشکیل یک مقوله ایجاد نماید. ازاین‏رو این مقوله‏بندی را می‏توان عین‏گرا دانست. البته پس از اینکه انسان ویژگی‏های یک مقوله را بر شمرد در پی وجه جامعی است که بتواند مصادیق را کنار هم جمع نماید. این وجه جامع وجود خارجی ندارد و در حد مفهوم باقی می‏ماند.

شباهت خانوادگی به جای ماهیت مشترک

مهم‏ترین اصلی که پایه این نوع از مقوله‏بندی را تشکیل می‏دهد، اصل شباهت خانوادگی است. این اصل در مقابل اصل ماهیت مشترک مطرح گردید که در مقوله‏بندی منطقی مورد توجه بود. به اعتقاد ویتگنشتاین، در موارد بسیاری - مثل مقوله بازی و مقوله خویشاوندی - عنصر واحدی وجود ندارد که در همه مصادیق موجود باشد و به عنوان محور جامع عمل نماید بلکه به جای یک عنصر، ممکن است عناصر گوناگون در کار باشند و حتی ممکن است هیچ عنصر مشترکی یافت نشود؛ ولی زمانی که مجموع ویژگی‏های مصادیق در یک بسته لحاظ شوند، به‏سادگی می‏توان آن مصادیق را کنار یکدیگر و در یک مقوله جمع نمود. در این صورت نمی‏توان برای این مجموعه، مصداقی خارجی در نظر گرفت، اما مفهوم این مقوله، مفهومی قابل ادراک است که ویتگنشتاین از آن به عنوان شباهت خانوادگی نام می‏برد.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1977
صفحه از 369
پرینت  ارسال به