159
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

دسته اول، طرحواره‏های حسی ملموس مانند بلندی هستند.

در سراسر مباحث طرحواره‏های تصویری در ادبیات زبان‏شناسی شناختی یک نمونه اولیه روشن وجود دارد که در آن به جنبه‏های جسمانی تجربه ادراکی توجه دارد. لیکاف و جانسن ارائه کنندگان اصلی طرحواره‏ها به این جنبه جسمانی تاکید دارند. «طرحواره تصویری ساختار نسبتاً ساده‏ای است که به طور مداوم در تکرار تجربه بدنی روزمره ما هستند مانند ظروف، مسیرها، ارتباط‏ها، نیروها، تعادل و در جهت‏های مختلف بالا و پایین، جلو - عقب، روابط مانند کل، بخش، مرکز - پیرامون و غیره».۱

دسته دوم طرحواره‏های تصوری غیرحسی مانند کمیت را شامل می‏شوند. علیرغم تأکید مکرر بر ادراکی و حسی بودن طرحواره‏های تصویری طرحواره‏هایی وجود دارند که هیچ جنبه‏ای از تجربه‏های حسی را نشان نمی‏دهند. برای نمونه می‏توان به طرحواره چرخه، فرایند و مقیاس اشاره کرد.

این طرحواره [طرحواره چرخه] به هر نوعی از دایره و یا حرکت دورانی ارجاع نمی‏دهد بلکه به یک حرکت کلی‏تر به نام تکرار از هر نوعی که باشد ارجاع می‏یابد. در حقیقت چرخه یک دایره زمانی را تشکیل می‏دهد که با یک حالت اولیه شروع می‏شود و با پی در پی آمدن حوادث به صورت متصل ادامه می‏یابد.

‏ فرایند: این طرحواره به هر تجربه ادراکی خاصی گره نمی‏خورد و احتمالاً درک ما را از فرایندهای فیزیکی نظیر پیاده روی، جویدن و شستشو ساختاربندی می‏کند و همچنین آن‏هایی که انتزاعی‏تر هستند نظیر تفکر، تحول و غیره.

مقیاس: این طرحواره نیز مانند چرخه و فرایند به ابعادی ارجاع می‏دهد که میانبر انواع مختلفی از تجربه‏های ادراکی [حسی] و غیر ادراکی هستند.۲

1.. Grady, Image schemas and perception: Refining a definition, p. ۳۷.

2.. Ibid. p. ۳۸.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
158

ذهن خود مجسم کند اما هرگز نمی‏تواند تصویری از طرحواره‏های تصوری نظیر ظرفیت و حجم در ذهن مجسم کند؛

۳. معناداری طرحواره‏های تصویری: به جهت اینکه طرحواره‏های تصویری حاصل تعاملات انسان با جهان خارج هستند، این طرحواره‏ها معنادارند. دانش ما از عواقب عملکردهایی که مرتبط با طرحواره‏های تصویری هستند نشان می‏دهد که ما معانی این طرحواره‏ها را درک می‏کنیم. برای مثال ما در برداشتن اشیا با وزن‏ها و چگالی‏های متفاوت به طور ناخودآگاه انواع طرحواره قدرت را درک می‏کنیم.

فهرست طرحواره‏های اصلی

طرحواره‏های تصوری بسیارند و نمی‏توان یک فهرست بسته از آنان ارائه داد اما بر اساس استقرای زبان‏شناسان شناختی طرحواره‏های اصلی که بیشترین کاربرد را به لحاظ ادراکی دارند در زیر می‏آیند:

حجم، مبدأ - مسیر - مقصد، اتصال، کل - جزء، مرکز - حاشیه، تراز، بالا - پایین، جلو - عقب، قدرت، انسداد، نیروی مقابل، جذب، فشار، مانع، انتقال، تغییر مسیر، تماس، میزان، دور - نزدیک، رو، پر - خالی، فرایند، چرخه، تکرار، ادغام، انطباق، تفکیک، شیء، مجموعه.

این طرحواره‏ها در میزان بنیادین بودن یکسان نیستند و همچنین شامل تمامی طرحواره‏ها نمی‏شوند.۱ برخی از زبان‏شناسان برای جلوگیری از گسترش بی‏رویه طرحواره‏ها میان طرحواره‏های حسی و غیرحسی تمایز ایجاد کرده‏اند. بدین‏ترتیب آنها سه درجه در انتزاعی بودن طرحواره‏ها تنظیم کرده‏اند.۲

1.. برای مطالعه بیشتر رک: گیررتس نظریه‏های معنا‏شناسی واژگانی، ص۴۲۴-۴۲۷.

2.. Grady, Image schemas and perception: Refining a definition, p. ۳۷-۴۱.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2081
صفحه از 369
پرینت  ارسال به