115
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

معانی و بیان به رابطه میان قلمرو مبدأ و مقصد بازمی‏گردد. در استعاره بلاغی و در تطور تاریخی آن استعاره در علاقه میان دو قلمرو منحصر به وجه شبه گردیده است۱ اما در نظریه استعاره مفهومی میان دو حوزه مفهومی ارتباط‏ها و نگاشت‏های گوناگونی برقرار می‏شود که حاصل انطباق دو قلمرو بر یکدیگر است و تنها به یک وجه شباهت بسنده نمی‏شود.

برای مثال در استعاره مفهومی «جهاد در راه خدا تجارت است»۲ تجارت قلمرو مبدأ را تشکیل می‏دهد و دارای حوزه‏های «معامله، ثمن، کالا، خریدار و فروشنده» است. در این نمونه «تجارت» قلمرو مبدأ و «جهاد در راه خدا» قلمرو مقصد خواهد بود. در استعاره مفهومی، معمولاً احکام قلمرو مبدأ به

1.. البته این آن چیزی است که در تصریح بلاغت دانان آمده است. اما آنچه در عمل دیده می‏شود فراتر از آن است. برای نمونه توجه شما را به تحلیل استعاره موجود در آیه هشتم سوره ملک از سوی یکی از بلاغت‏دانان جلب می‏کنیم؛ «انظر الی قوله عز و شأنه فی وصف النار: (تکاد تمیز من الغیظ کلما القی فی‏ها فوجٌ سألهم خزنتها ألم یأتکم نذیر) ترتسم امامک النار فی صورة مخلوق ضخم بطاش مکفهر الوجه عابس یغلی صدره حقداً و غیظاً»؛ الجازم، و امین، البلاغة الواضحة، ص۱۰۶. این تحلیل نشان می‏دهد که مؤلف در تشبیه استعاری خود فقط به یک وجه شبه توجه نداشته بلکه حوزه آتش را برحوزه دیگری انطباق داده است. ویژگی‏های متعدد «مخلوق، ضخم، بطاش، مکفهر الوجه، یغلی صدره، حقد و غیظ» بیان‏کننده این واقعیت هستند که بلاغت دانان در تحلیل‏های خود دست کم به صورت ناآگاهانه به تمامی ویژگی‏ها در حوزه مبدأ توجه می‏کردند و این به معنای انطباق دو حوزه مبدأ و مقصد به یکدیگر است. در صورتی که این نکته را نیز بیفزاییم که بنابر ادعای معناشناسان شناختی تطبیق دو حوزه مبدأ و مقصد امری ذهنی و تا حدودی غیرآگاهانه است این که بلاغت دانان در عمل استعاره را تطبیق دو حوزه می‏گرفتند هیچ دور از ذهن نیست. افزون بر این عبارت‏های دانشمندان علم بلاغت در ترسیم استعاره نیز نشان می‏دهد آنان به تطبیق میان دو حوزه اعتقاد داشته‏اند. برای مثال یکی از بلاغت‏دانان در بیان بلیغ‏تر بودن استعاره از تشبیه می‏نویسد: «کانت الاستعارة ابلغ من التشبیه البلیغ لانه و إن بنی علی ادعاء أن المشبه و المشبه به سواء ...» این بیان نشان‏می‏دهد که دانشمندان علم بلاغت در تشبیه دو حوزه مشبه و مشبه به را یکی در نظر می‏گرفتند.

2.. (یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجیکمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجاهِدُونَ فی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکم وَأَنفُسِکم)؛ سوره صف، آیات ۱۰-۱۱.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
114

مطرح شده مبنی بر این که استعاره یک صنعت ادبی در علم معانی و بیان محسوب و نقش زیبایی شناختی در آن برجسته دیده می‏شود، استعاره مفهومی در معناشناسی شناختی نوعی ابزار شناخت ذهن در فهم به شمار می‏رود و یکی از کارکردهای ذهن انسان در شناخت ناشناخته‏هاست که برای مفاهمه زبانی ضرورت دارد؛ به گونه‏ای که بدون این کارکرد ذهنی، انسان هرگز قادر به فهم زبان، مفاهمه و شناخت بسیاری از تجربه‏ها و انتزاعیات نخواهد بود.۱

نظریه استعاره‏های مفهومی این دیدگاه را پرورش می‏دهد که ما به صورت ناخودآگاه و مدام در سخن گفتن و ارتباط زبانی از استعاره کمک می‏گیریم و این بخش مهمی از تفکر و اندیشه ما را تشکیل می‏دهد.۲ همواره انسان به صورت ناخودآگاه از قلمروهایی که با آنها آشنایی ناگسستنی دارد به سوی فهم قلمروهای دیگر و مفاهمه پل می‏زند. بنابراین استعاره جزئی انفکاک ناپذیر از تفکر خواهد بود که بدون آن شناخت برای انسان حاصل نخواهد گردید. از دیدگاه معناشناسان شناختی استعاره تنها کارکرد زبانی و انتقال معنا را بر عهده ندارد بلکه پیش از مرحله انتقال معنا استعاره رخ می‏نماید و تفکر، پردازش اطلاعات و ساخت معنا در شناخت مفهومی کارکرد اولیه و اصلی آن است. به بیان دیگر استعاره اصالتاً یک امر زبانی به معنای ایجاد مفاهیم برای واژه‏ها و انتقال آنها به دیگران به شمار نمی‏رود بلکه امری نفسانی و ذهنی است که شناخت و تفکر کارکرد اصلی آن است.

تفاوت در رابطه میان دو حوزه

تفاوت دیگر استعاره‏های مفهومی در معناشناسی شناختی با استعاره در علم

1.. ر.ک: هوشنگی و سیفی پرگو، استعاره‏های مفهومی در قرآن از منظر زبان‏شناسی شناختی، ص۱۴.

2.. ر.ک: قائمی‏نیا، «استعاره‏های مفهومی و فضاهای قرآن»، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم، ص۱۹.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2064
صفحه از 369
پرینت  ارسال به