فقه شیعه، به ثمر نشست. این مسئله نشان میدهد از نگاه محدّثان قم، حسین بن سعید، دارای شرایط یاد شده و همسو با اندیشههای آنان بوده و آثار او با مبانی ایشان در برخورد با روایت سازگاری داشته است. بر این اساس، حسین بن سعید را باید همچون محدّثان قم، نصگرایی دانست که روایت را با هر کیفیتی نمیپذیرفته و به نقّادی روایت با ضوابط اخذ و نقل حدیث، و مبانی مسلّم عقیدتی معتقد بوده است. همین موجب شده تا آثار او مورد توجّه بزرگان حوزه قم قرار گیرد و ایشان آثار خویش را با تکیه بر کتابهای حسین بن سعید به نگارش آورند. در تأیید این مطلب، میتوان به گفتار شیخ صدوق در مقدّمه کتاب من لا يحضره الفقيه اشاره نمود که:
کلّیه احادیثی که در این کتاب است، از کتابهای مشهور و مورد اعتمادی استخراج شده که علما به آنها مراجعه میکنند، مانند کتاب حريز بن عبد اللّٰهسجستانی... و کتابهای حسین بن سعید و....۱
توجّه محدّثان قم به آثار حسین بن سعید، به اندازهای است که پس از انتشار آن آثار در قم، روایات او معیار ارزیابی آثار سایر محدّثان قرار گرفت. نجاشی به نقل از ابن ولید و شیخ طوسی به نقل از محمّد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، در شرح حال محمّد بن اورمه۲ چنین میگویند:
از آن جا که وی (محمّد بن اورمه) متّهم به غلو است، هر آنچه از کتابهای او در آثار حسین بن سعید و غیر او نیز یافت شود، قابل قبول و مورد اعتماد است و میتوان بر اساس آن فتوا داد و هر آنچه خود به نقل آن منفرد است و تنها او روایت نموده، عملِ بدان جایز نیست و نمیتوان بر آن اعتماد کرد.۳