57
میراث تفسیری حسین بن سعید اهوازی

را طرح مسائلی دانسته که تحلیل آن از عقل‏های ایشان خارج است.۱ رفته رفته عدّه زیادی از شیعیان به بدگویی از یونس پرداختند و بر او خرده می‏گرفتند.۲ از همین رو، در مواردی، نامه‏هایی به محضر امامان علیهم السلام ارسال می‏شد و در مورد یونس و طرفداران اندیشه او استفتا می‏گردید.۳ فضای مخالفت علیه افکار یونس به قدری گسترده و به اندازه‏ای افکار او نادرست انگاشته می‏‏شد که برخی در اقتدا به نماز او و همفکرانش تردید کردند.۴

این داستان در باره هشام بن حکم نیز تکرار شده است. گروهی از مردم که در نتیجه اختلافات فکری میان اصحاب سرگردان بودند، به محضر امام جواد علیه السلام شرفیاب شدند و برای صحّت اقتدا به پیروان اندیشه هشام کسب تکلیف نمودند.۵ گویا از دیدگاه ایشان، ممکن است پیروان این جریان، فاقد شرط عدالت برای نماز جماعت باشند و ایشان با طرح چنین اندیشه‏هایی از عدالت خارج شوند. از این جا می‏توان به عامل روگردانی راویان از محافل علمی طرفداران یونس و سؤال‏های ایشان از ائمّه علیهم السلام در باره گرفتن معارف دینی از او پی برد؛۶ چرا که اگر راوی از عدالت خارج باشد، صلاحیت نشستن

1.. «جعفر بن عیسی بن عبید می‏گوید: به همراه یونس بن عبد الرحمان در محضر امام رضا علیه السلام بودیم که گروهی از اهل بصره برای شرفیابی به محضر امام علیه السلام اجازه خواستند. امام علیه السلام از یونس خواست تا گوشه‏ای مخفی شود. سپس به آنها اجازۀ ورود داد. بصری‏ها در محضر امام علیه السلام به شدّت از یونس بدگویی کردند و مطالبی ناخوشایند در بارۀ او گفتند. پس از آن که محضر امام علیه السلام را ترک گفتند، یونس با چشم گریان، از سخنان ایشان به محضر امام علیه السلام شکایت کرد. امام علیه السلام به او فرمود: «یا یونس حدّث الناس بما یعرفون و اترکهم ممّا لا یعرفون». این جریان نشان می‏دهد علّت بدبینی راویان به او، طرح مباحثی است که از تحلیل آن عاجزند» (اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۱ ش .۹۲۴. نیز، ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۳ ش ۹۲۹ و ۹۳۰).

2.. «فضل بن شاذان می‏گوید: به یونس گفته شد: بسیاری از شیعیان به زشتی از تو یاد می‏کنند. او در پاسخ گفت: اُشهدكم أنّ كلّ من له في أمير المؤمنين علیه السلام نصيب فهو في حلّ ممّا قال» (اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۳ ش ۹۳۰).

3.. برای نمونه در بارۀ تعلّق زکات به پیروان افکار یونس از امام کاظم علیه السلام در نامه‏ای سؤال شده است ( ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۳ ش ۹۳۳. نیز، ر.ک: همان: ج ۲ ص ۷۸۴ ش ۹۳۴).

4.. ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۷.

5.. ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۵۶۳.

6.. ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۷۹ ش ۹۱۰ و ص ۷۸۴ ش ۹۳۵.


میراث تفسیری حسین بن سعید اهوازی
56

سعید - که خود راوی معارف فراوانی در باره دانش امام و جایگاه بلند امام است -۱ در باره یونس نقل می‏کند: زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان منتقل شد، یونس گفت: «چنانچه به اجبار یا با اختیار به این امر (ولایت‏عهدی) تن دهد، هدف انبیا نقض شده است».۲ مراد او این است که چون هدف رسالت پیامبران مبارزه با طاغوت است، پذیرش ولایت‏عهدی از سوی امام علیه السلام با این هدف در تناقض است. بر اساس روایت دیگر، او به صراحت، پذیرش ولایت‏عهدی را طاغوت خوانده است.۳ ظاهراً او در مورد عملکرد امام رضا علیه السلام، بر اساس تحلیل‏های عقلی داوری نموده و همین موجب رنجش و دوری برخی راویان از وی گردیده است. با توجّه به جایگاه بلند یونس در میان شیعیان و آثار ارزنده‏ای که از او به یادگار مانده است، برخی در صحّت چنین گزارش‏هایی تردید کرده و آنها را برساخته مخالفان یونس دانسته‏اند. حتّی اگر در صحّت چنین روایاتی تردید جدّی وجود داشته باشد و مضمون آنها را در باره یونس نپذیریم، باز هم می‏تواند سبب مخالفت با یونس باشد؛ زیرا وقتی چنین مضامینی در باره یونس روایت شود، نسبت به شخصیت او بدبینی درست خواهد شد.

سه. تحلیل‏های عقلانی فراتر از درک مردم: بر اساس برخی روایات، گاهی یونس از مخالفت و بدگویی بزرگان، نزد امام رضا علیه السلام شکایت برده و امام علیه السلام ضمن آرام ساختن او، عامل این مطلب

1.. صاحب کتاب بصائر الدرجات در ابواب مختلف این کتاب، روایاتی را از حسین بن سعید در بارۀ دانش امام و منابع آن نقل نموده است.

2.. اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۸ ش ۹۵۲.

3.. اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۶ ش ۹۴۳.

  • نام منبع :
    میراث تفسیری حسین بن سعید اهوازی
    سایر پدیدآورندگان :
    صدیقه سادات میردامادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1423
صفحه از 336
پرینت  ارسال به