285
میراث تفسیری حسین بن سعید اهوازی

خداوند، كتابى كه مؤيّد آنچه نزد آنان است، برايشان آمد، و از ديرباز [در انتظارش‏] بر كسانى كه كافر شده بودند، پيروزى مى‏جستند؛ ولى همين كه آنچه [اوصافش‏] را مى‏شناختند برايشان آمد، انكارش كردند. پس لعنت خدا بر كافران باد)!.۱

ج - آثار قرآن

قرآن، سرچشمه نور و هدایت است که رهروان آن در اثر اُنس با تعالیم روشنگر آن، از آثار و برکاتش بهره‏مند می‏گردند و از فروغ آیات آن راه سعادت می‏پویند. در روایات اهل بیت علیهم السلام، راه‏های گوناگونی برای انس با قرآن و بهره‏گیری از آثار آن بیان شده که قرائت روزانه آیات این کتاب آسمانی، نمونه‏ای از آن است. بر اساس آموزه‏های روایی، آثار فراوانی بر قرائت قرآن مترتّب است و هر چه انسان بیشتر به قرائت مشغول شود، این آثار فزونی می‏یابند. حسین بن سعید، در باره قرائت قرآن، از امام باقر علیه السلام نقل می‏کند که رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود:

۰.مَن قَرَأَ عَشرَ آياتٍ في لَيلَةٍ لَم يُكتَب مِنَ الغافِلينَ، ومَن قَرَأَ خَمسينَ آيَةً كُتِبَ مِنَ الذّاكِرينَ،

1.. «كانَتِ اليَهودُ تَجِدُ في كُتُبِها أنَّ مُهاجَرَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و اله ما بَينَ عَيرٍ و اُحُدٍ، فَخَرَجوا يَطلُبونَ المَوضِعَ، ٰفَمَرّوا بَجَبَلٍ يُسَمّى حَداداً، فقالوا: حَدادٌ و أُحُدٌ سَواءٌ، فَتَفَرَّقوا عِندَهُ، فَنَزَلَ بَعضُهُم بِتَيماءَ و بَعضُهُم بِفَدَكَ و بَعضُهُم بِخَيبَرَ، فَاشتاقَ الَّذين بِتَيماءَ إلىٰ بَعضِ إخوانِهِم، فَمَرَّ بِهِم أعرابيٌّ مِن قَيسٍ فَتَكارَوا منهُ و قالَ لَهُم: أمُرُّ بِكُم ما بَينَ عَيرٍ و اُحُدٍ، فَقالوا لَهُ: إذا مَرَرتَ بِهِما فَآذِنّا بِهِما، فَلَمّا تَوَسَّطَ بِهِم أرضَ المَدينَةِ قالَ لَهُم: ذاكَ عَيرٌ و هٰذا أُحُدٌ. فَنَزلوا عَن ظهرِ إِبِلِه، و قالوا: قَد أصَبنا بُغيَتَنا فَلا حاجَةَ لَنا في إبِلِكَ فَاذهَب حَيثُ شِئتَ. وكَتَبوا إلىٰ إخوانِهِمُ الَّذينَ بِفَدَكَ و خَيبَرَ: إنّا قَد أصَبنَا المَوضِعَ فَهَلُمّوا إلَينا، فَكَتَبوا إلَيهِم: إنّا قَدِ استَقَرَّت بِنَا الدّارُ وَ اتَّخَذنَا الأموالَ، و ما أقرَبَنا منكُم، فَإذا كانَ ذٰلِكَ فَما أسرَعَنا إلَيكُم. فَاتَّخَذوا بِأَرضِ المَدينَةِ الأموالَ، فَلَمّا كَثُرَ، أموالُهُم بَلَغَ تُبَّعَ فَغَزاهُم، فَتَحَصَّنوا مِنهُ فَحاصَرَهُ،م و كانوا يَرِقّونَ لِضُعُفاءِ أصحابِ تُبَعَّ فَيلُقونَ إلَيهِم بِاللَّيلِ التَّمرَ وَ الشَّعيرَ، فَبَلَغَ ذٰلِكَ تبّعَ فَرَّقَ لَهُم و آمَنَهُم، فَنَزَلوا إلَيهِ فَقالَ لَهُم: إنّی قَدِ استَطَبتُ بِلادَكُم و لا أراني إلّا مُقيماً فيكُم، فَقالوا لَهُ: إنَّهُ لَيسَ ذاكَ لَكَ، إنَّها مُهاجَرُ نَبِيٌّ و لَيسَ ذٰلِكَ لِأحَدٍ حَتّىٰ يَكونَ ذٰلِكَ، فَقالَ لَهُم: إنّي مُخَلِّفٌ فيكُم مِن أُسرَتي مَن إذا كانَ ذٰلِكَ ساعَدَهُ و نَصَرَهُ، فَخَلَّفَ حَيَّينِ الأَوسَ وَ الخَزرَجَ. فَلَمّا كَثُروا بِها كانوا يَتَناوَلونَ أموالَ اليَهودِ، و كانَتِ اليَهودُ تَقولُ لَهُم: أما لَو قَد بُعِثَ مُحَمَّدٌ لَيُخرِجَنَّكُم مِن ديارِنا و أموالنا. فَلَمّا بَعَثَ اﷲ عز و جل مُحَمَّداً صلی الله علیه و اله آمَنَت بِهِ الأنصارُ و كَفَرَت بِهِ اليَهودُ، و هُوَ قَولُ اللّٰهَ عز و جل: (وَلَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللّٰهمُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَكانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللّٰه عَلَى الْكافِرينَ) (الکافی: ج ۸ ص ۳۰۸ ح ۴۸۱).


میراث تفسیری حسین بن سعید اهوازی
284

ادامه داشت، تا این که برخی از يهوديان تيماء، مشتاق ديدن بعضى از برادران خود شدند. در همين بين، مردى اعرابى از قبيله قيس مى‏گذشت. شتران او را كرايه كردند. او گفت: من شما را از بين «عير» و «احد» مى‏برم. گفتند: پس هر وقت به آن محل رسيدى، به ما اطّلاع بده. آن مرد اعرابى همچنان مى‏رفت تا به وسط اراضى مدينه رسيد. به يهوديان رو کرد و گفت: اين، كوه عير است و اين هم كوه احد. پس يهوديان پياده شدند و به او گفتند: ما به آرزويمان رسيديم و ديگر كارى به شتران تو نداريم. از شترها پياده شدند و شتران را به صاحبش دادند و گفتند: تو می‏توانى به هر کجا می‏خواهى، بروى. ما در همين جا می‏مانيم. سپس نامه‏اى به برادران يهود خود كه در خيبر و فدک ساکن بودند، نوشتند كه: ما به آن نقطه‏اى كه بين عير و احد است، رسيده‏ايم. شما هم نزد ما بيایيد. يهوديان خيبر در پاسخ نوشتند: ما در اين جا خانه ساخته‏ايم و اموالى به دست آورده‏ايم. نمی‏توانيم اينها را رها و نزديک شما منزل كنيم؛ ولى هر گاه آن پيامبر موعود مبعوث شد، به شتاب نزد شما خواهيم آمد. اين عدّه از يهوديان كه در مدينه ـ يعنى ميان «عير» و «احد» ـ منزل كردند، اموال بسيارى كسب نمودند. «تبع» از بسيارى مال آنان باخبر شد و به جنگ با آنان برخاست. يهوديان متحصّن شدند و «تبع» ايشان را محاصره كرد و در آخر به ايشان امان داد. پس بر او در آمدند. تبع به ايشان گفت: مى‏خواهم در اين سرزمين بمانم. گفتند: تو نمی‏توانى در اين جا بمانى. اين جا محلّ هجرت پيغمبرى است، نه جاى تو و نه جاى هیچ کس ديگر، تا آن پيغمبر مبعوث شود. تبع گفت: حال كه چنين است، من از خويشاوندان خود كسانى را در اين جا می‏گذارم تا وقتى آن پيغمبر مبعوث شد، او را يارى كنند. يهوديان راضى شدند و تبع، دو قبيله اوس و خزرج را در مدينه منزل داد. چون تعداد افراد اين دو قبيله بسيار شدند، اموال يهوديان را مى‏گرفتند و يهوديان به آنان می‏گفتند كه: اگر پيغمبر ما محمّد ظهور كند، همگى شما را از ديار و اموال خود بيرون می‏كنيم و به اين چپاولگری‏تان خاتمه می‏دهيم. امّا آن هنگام که خداى متعال محمّد صلی الله علیه و اله را مبعوث ساخت، انصار (اوس و خزرج) به وى ايمان آوردند و يهوديان، ايمان نياوردند و كفر ورزيدند. اين، جريانی است كه خداى متعال در باره‏اش می‏فرمايد: (و هنگامى كه از جانب

  • نام منبع :
    میراث تفسیری حسین بن سعید اهوازی
    سایر پدیدآورندگان :
    صدیقه سادات میردامادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1000
صفحه از 336
پرینت  ارسال به