بهره گرفتهاند. برخی نیز برای نگارش کتابی که جامع روایات تفسیری باشد، به گردآوری کلّیه احادیث مرتبط با آیات پرداختهاند، مانند عروسی حويزى در نور الثقلين و سیّد هاشم بحرانی در البرهان. بررسی تفاسیر شیعی نشان میدهد افزون بر تفاسیر روایی، آثار مفسّرانی که با روشهای غیر روایی به تفسیر قرآن همّت گماشتهاند نیز انباشته از روایات اهل بیت علیهم السلام است، نظیر علّامه طباطبایی رحمه الله که در کنار تفسیر قرآن به قرآن، بحثی در باره روایات تفسیری آیات، سامان داده است.
بیگمان، راهیابی روایات تفسیری به آثار قرآنی دوره غیبت و نیز همسویی آرای تفسیری مفسّران شیعی با آموزههای قرآنی اهل بیت علیهم السلام مرهون کوششهای اصحاب ائمّه علیهم السلام در نگارش و گردآوری روایات تفسیری است. از آن جا که تفسیر حسین بن سعید، در شمار قدیمیترین منابع مکتوب تفسیر اهل بیت علیهم السلام است که در زمان حضور نگارش یافته است، روایات تفسیری او مورد توجّه مفسّران بوده و در منابع تفسیری، آثار آن به چشم میخورد.
در منابع تفسیری شیعه، شمار زیادی از روایات تفسیری او عیناً گزارش شده و در مواردی، آرای تفسیری همسو با روایات او از سوی مفسّران مطرح شدهاند. تفاسیر شیعی در ذیل شماری از آیات، از روایات یا آرایی بهره گرفتهاند که با آنچه در تفسیر حسین بن سعید در باره همان آیه آمده است، مطابقت مضمونی دارند. این مطلب از مقبولیّت آموزههای تفسیر حسین بن سعید در میان مفسّران حکایت دارد، هر چند آنها، رأی تفسیری خویش را از تفسیر او نگرفته باشند. به بیان دیگر، مطابقت مضمونی آموزههای تفسیر حسین بن سعید با آرای مفسّران، نشان دهنده اعتبار این آموزهها در نگاه مفسّران است.برای پی بردن به همسویی آرای مفسّران شیعی با آموزههای موجود در تفسیر حسین بن سعید، مضامین تفسیری اثر حاضر را در برخی تفاسیر متقدّم و متأخر شیعی، ردیابی میکنیم. برای این منظور، از میان تفاسیر مهم و تأثیرگذار شیعی، نمونههایی را در سه دسته بررسی مینماییم:
الف - تفاسیر روایی
ساختار دستهای از تفاسیر روایی، به این شکل است که مؤلّفانشان روایات را به ترتیب سوره و آیات قرآن گرد آورده و اظهار نظر و جمعبندی بر آنها نیفزودهاند. با بررسی میزان