را طرح مسائلی دانسته که تحلیل آن از عقلهای ایشان خارج است.۱ رفته رفته عدّه زیادی از شیعیان به بدگویی از یونس پرداختند و بر او خرده میگرفتند.۲ از همین رو، در مواردی، نامههایی به محضر امامان علیهم السلام ارسال میشد و در مورد یونس و طرفداران اندیشه او استفتا میگردید.۳ فضای مخالفت علیه افکار یونس به قدری گسترده و به اندازهای افکار او نادرست انگاشته میشد که برخی در اقتدا به نماز او و همفکرانش تردید کردند.۴
این داستان در باره هشام بن حکم نیز تکرار شده است. گروهی از مردم که در نتیجه اختلافات فکری میان اصحاب سرگردان بودند، به محضر امام جواد علیه السلام شرفیاب شدند و برای صحّت اقتدا به پیروان اندیشه هشام کسب تکلیف نمودند.۵ گویا از دیدگاه ایشان، ممکن است پیروان این جریان، فاقد شرط عدالت برای نماز جماعت باشند و ایشان با طرح چنین اندیشههایی از عدالت خارج شوند. از این جا میتوان به عامل روگردانی راویان از محافل علمی طرفداران یونس و سؤالهای ایشان از ائمّه علیهم السلام در باره گرفتن معارف دینی از او پی برد؛۶ چرا که اگر راوی از عدالت خارج باشد، صلاحیت نشستن
1.. «جعفر بن عیسی بن عبید میگوید: به همراه یونس بن عبد الرحمان در محضر امام رضا علیه السلام بودیم که گروهی از اهل بصره برای شرفیابی به محضر امام علیه السلام اجازه خواستند. امام علیه السلام از یونس خواست تا گوشهای مخفی شود. سپس به آنها اجازۀ ورود داد. بصریها در محضر امام علیه السلام به شدّت از یونس بدگویی کردند و مطالبی ناخوشایند در بارۀ او گفتند. پس از آن که محضر امام علیه السلام را ترک گفتند، یونس با چشم گریان، از سخنان ایشان به محضر امام علیه السلام شکایت کرد. امام علیه السلام به او فرمود: «یا یونس حدّث الناس بما یعرفون و اترکهم ممّا لا یعرفون». این جریان نشان میدهد علّت بدبینی راویان به او، طرح مباحثی است که از تحلیل آن عاجزند» (اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۱ ش .۹۲۴. نیز، ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۳ ش ۹۲۹ و ۹۳۰).
2.. «فضل بن شاذان میگوید: به یونس گفته شد: بسیاری از شیعیان به زشتی از تو یاد میکنند. او در پاسخ گفت: اُشهدكم أنّ كلّ من له في أمير المؤمنين علیه السلام نصيب فهو في حلّ ممّا قال» (اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۳ ش ۹۳۰).
3.. برای نمونه در بارۀ تعلّق زکات به پیروان افکار یونس از امام کاظم علیه السلام در نامهای سؤال شده است ( ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۳ ش ۹۳۳. نیز، ر.ک: همان: ج ۲ ص ۷۸۴ ش ۹۳۴).
4.. ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۸۷.
5.. ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۵۶۳.
6.. ر.ک: اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۷۹ ش ۹۱۰ و ص ۷۸۴ ش ۹۳۵.