مادر، و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید، و با مردم [به زبانِ] خوش سخن بگویید، و نماز را به پا دارید، و زکات را بدهید). این در حالی است که هشتاد درصد مفاد این میثاق مسئولیتهای اجتماعی است.
همچنین قرآن در دیگر آیات به پایبندی به قرارداد دوسویهٔ اسلام تأکید میکند و میفرماید: (أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ؛۱ چون با خدا پیمان بستید، به پیمان خود وفا کنید).
جالب است که افراد موعظهگرِ گنهکاران در برابر پرسش از چرایی مسئولیتپذیری خود میگویند: برای اینکه در پیشگاه پروردگارمان نسبت به رفع مسئولیت خود، حجت و عذر داشته باشیم. قرآن این گفتوگو را چنین گزارش میکند: (وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنهْمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلی رَبِّکُمُ؛۲ و هنگامی که گروهی از آنها [به گروه دیگر] گفتند: چرا جمعی را اندرز میدهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟! گفتند: [این اندرزها،] برای اعتذار [و رفع مسئولیت] در پیشگاه پروردگار شماست). این پاسخ بهروشنی نشان میدهد که الزام الهی چگونه عاملی انگیزشی میگردد.
۲. تشویق و تهدید
استفاده قرآن از تشویق و تهدیدها در ارتباط با مسئولیتهای اجتماعی مذکور در قرآن، مبتنی بر این پیشفرض است که این دو رغبت، انجام، عمق و دوام مساق را در پیخواهند داشت.
در آیات فراوانی جاذبههایی فردی و اجتماعی و نیز مادی و معنوی برای مسئولیتپذیری اجتماعی بیان شده است که نقش قابل تأملی در انگیزهسازی افراد جامعه برای اقدام به تکالیف اجتماعی دارند.
گویا بزرگترین پاداشی که برای مساق در قرآن کریم ذکر شده «فلاح» است. فلاح پاداشی بسیار بسیار گرانبهاست که در آخرت داده میشود و به «کامیابی همیشگی» تفسیر