ارزش هر سختی و گرفتاریای را دارد. بنابراین اگر جامعهای به معنای واقعی، ایمانی و توحیدی شود مسئولیتپذیری رشد چشمگیری خواهد کرد.
در پایان این قسمت، جا دارد به این شبهه پاسخ گفت که ممکن است کسی در برابر لزوم مسئولیتپذیر بودن در بعد اجتماعی بگوید: مسئولیتهای اجتماعی سبب اضطراب و به هم خورد «آرامش» من میشود. لذا من ترجیح میدهم کاری به این امور نداشته باشم!
در پاسخ به این چالش، باید اشاره کرد یکی از عوامل مسئولیتگریزی در سطح جامعه و گرایش به «سکوت اجتماعی»، عافیتطلبی است که چه بسا به شکل غریزی، در نهاد انسان باشد اما نکات زیر نشان میدهد در اینجا باید جانب عقل را گرفت:
۱. این آرامشِ ناشی از مسئولیتگریزی، موجب سلب آرامش از هزاران انسان دیگر میشود که به دلیل سکوت و بیاعتنایی تو به رنج و زحمت و گاه نابودی میافتند و در این صورت وجدان تو نمیتواند واقعاً آرامش داشته باشد. با سرزنشهای وجدانت چه میکنی؟
۲. این آرامش، سبب خطای تشخیص و سقوط در هنگام فتنهها میشود و در نهایت اضطراب و تشویش ابدی در قیامت را رقم خواهد زد.
۳. از پسِ این تب و تاب مسئولیتپذیری، آرامشی ابدی در انتظار توست چنانکه حضرت امام خمینی رحمه الله در وصیت نامه خود نوشت: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم».
۴. مسئولیتپذیری اجتماعی انسان را در مسیر انسانهای بزرگ قرار میدهد که نامشان برای همیشه به نیکی باقی است و مسئولیتگریزی آدمی را در مسیر انسانهای منفور تاریخ قرار میدهد که با سکوت خود سبب برخی فجایع شدند.
۵. فرق آدمی با حیوانان چیست؟! اگر ما نیز تنها به فکر خود باشیم خود را در حد آنان فروکاستهایم.
۶. مسئولیتهای اجتماعی سبب رشد و ترقی ما میشوند و تواناییهای ما را به فعلیت و منصه ظهور میرسانند و در نهایت خرسندی ما از خودمان را در پی خواهند داشت.