نکته است که حق نیازمندان ریشه در انسانیت آنان دارد و یک مسلمان در برابر نیازمندان غیرمسلمان نیز (به حکم همنوعی با او) مسئولیت دارد.
افزون بر این شیوهها، گاه خداوند با توبیخ کسانی که نسبت به مسئولیتهای اجتماعی بیاعتنا بودند نشان میدهد که اقدام به آنها امری الزامی است. به عنوان نمونه میفرماید: (فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیةٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِی الْأَرْضِ؛۱ پس چرا از نسلهای پیش از شما فرزانگانی نبودند که [مردم را] از فساد در زمین باز دارند؟).
وقتی همگان نگاهی مسئولانه و نه داوطلبانه (نگاهی از جنس وظیفه نه از جنس لطف و احسان یا حق) به مسئولیتهای اجتماعی داشته باشند، ضمانت اجرایی آنها تأمین میشود و جامعه بهسرعت از برکات مسئولیتپذیری اجتماعی همگانی منتفع میشود؛ چنانکه بار این مسئولیتها بر دوش همه افراد جامعه توزیع میگردد. لذا مسائل کلان اجتماعی که تعاون همگانی را میطلبند و اموری دشوار و سنگین هستند حل میشوند. چنانکه حضور همگانی سبب دلگرمی عمومی و همافزایی ارادهها میشود و سبب تقویت متقابل و استحکام انگیزههای افراد نیز میگردد.
۲. ارزش بودن مسئولیتپذیری اجتماعی
یکی از پرسشهایی که میتواند بُعدی از ابعاد مساق را نشان دهد این است که آیا مسئولیتپذیری اجتماعی یک ارزش و امری معقول است؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا ارزش آن قائم به امری دیگر همچون محبت یا فایده شخصی و یا... است یا ارزش استقلالی دارد؟
پاسخ قرآن به پرسش نخست مثبت است؛ چراکه هر نوع فرمانی در ضمیر خود این پیام را دارد که «مأمور به» امری ارزشمند است؛ بنابراین تلاش برای تحقق آن ارزشمند خواهد بود. همچنین هرچه امر با تأکید بیشتر، با تکرار بیشتر و از سوی آمری بالاتر بیان شود، آن پیام با صدای بلندتری اعلام میشود. خداوند در قرآن میفرماید: (إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسانِ وَإِیتاءِ ذِی الْقُرْبی؛۲ به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن [به دیگران] و ادای