روان میگرداند؛
۵. مسئولیتهای سیاسی که هدف از آن تأسیس و تقویت نظام اداره جامعه است؛
۶. مسئولیتهای مبارزاتی که در صدد تأمین امنیت جامعه و صیانت از مرز و میهن هستند.
چنانکه در فصل چهارم گذشت موارد و مصادیق این سرفصلهای کلی به ۴۲ مسئولیت مجزا میرسد که جای شگفتی دارد؛ چراکه در هیچ دین آسمانیای جز اسلام و در هیچ مسلک بشریای، چنین تفصیلی وجود ندارد.
در واقع چنین ایدههایی در قالب یک بسته و مجموعه منسجم در هیچ مکتب فلسفی، سیاسی و اجتماعیای دیده نمیشود؛ با این همه تا کنون کمتر به این مسئولیتها توجه شده است.
اگر کسی خواهان آن باشد که بداند آیین اسلام چه اموری را از یک فعال اجتماعی مطالبه میکند و فراتر از این، چه دستورالعمل اجتماعیای برای افراد جامعه دارد، میتواند به این آموزهها و مطالعات مراجعه کند.
در پرتو همین دستورالعمل عام است که فرد بُعد اجتماعی اسلام و دخالت آن در مسائل اجتماعی را ملاحظه میکند و خواهد دانست که اسلام نسبت به ماورای ارتباط خدا و انسان منفعل و ساکت نیست، بلکه در این بعد بسیار حرف و نکته دارد و فضای اجتماعی را چگونه مدیریت و راهبری میکند.
نکته دیگر اینکه مسئولیتپذیری اجتماعی مورد نظر قرآن افزون بر طول (سرفصلها) و عرض (موارد و مصادیق هر فصل) داری بعد سوم یعنی عمق نیز هست. لذا برای اقدام در این زمینههای ششگانه پنج سطح مختلف تعریف کرده است که عبارتاند از: ۱. محبت و گرایش قلبی، ۲. اقدام زبانی، ۳. اقدام عملی، ۴. تشویق دیگران، ۵. ایثار.
البته این سطوح به تناسب انواع مسئولیتهای اجتماعی گاه متفاوت است یا حتی در برخی موارد ممکن است منتفی باشد؛ ولی در مجموعِ مسئولیتها میتوان آنها را تجربه نمود.
از نگاه وحیانی در تمامی مسئولیتهای اجتماعی، سطح نخست، یکی از دو سطح دوم و سوم و نیز سطح چهارم (به حکم لزوم امر به معروف) بر همگان لازم است. سطح پنجم کمال و قله مسئولیتپذیری است که در بسیاری از مسئولیتهای اجتماعی قابلیت اجرایی دارد و سبب میشود فرد به سرمشق مسئولیتپذیری تبدیل شود.