و فرستادهاش را نافرمانی کند قطعاً دچار گمراهی آشکاری شده است).
در این آیه شریفه اختیار مخالفت عملی با ولی جامعه نفی، و نافرمانی از دستورهای او گمراهی آشکار خوانده شده است؛ چراکه هم پیامدهای اخروی دارد و هم پیامدهای دنیوی. چنین فردی از یک سو با فرمان صریح و اکید الهی مخالفت کرده است و در آخرت معذب خواهد شد و از سوی دیگر سبب تحریک دیگران برای نافرمانی امام جامعه و تضعیف جایگاه او گردیده و کل جامعه اسلامی را متضرر ساخته است.
از دیگر سو در آغاز این آیه میفرماید هیچ زن و مرد باایمانی چنین کاری نخواهند کرد؛ لذا درمییابیم که اطاعت از امام جامعه از ایمان است و نافرمانی او برابر با بیایمانی است.
نکته دیگر آیه بالا آن است که اطاعت بیچون و چرا از رهبری جامعه اسلامی افزون بر مسائل دینی، در تمامی امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... جاری است؛ چراکه عبارت «قضی... امراً» مطلق است و قیدی ندارد؛ لذا حتی در این امور نیز اگر رهبران الهی جامعه امر کند همه باید اطاعت کنند.
هماهنگ با این آیه در سوره توبه نیز آمده است: (ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ؛۱ مردم مدینه و بادیهنشینانِ پیرامونشان حق ندارند از [فرمان] پیامبر خدا سر باز زنند).
این آیه گرچه خطاب به مردم مدینه و مردم اطراف آن است و درباره تخلف از شرکت در جنگ نازل شده است، ولی در هیچیک منحصر نیست و منطبق با سبک قرآنی و اهداف فرازمانی آن، خطاب به همه اهل ایمان در هر زمان و مکانی است و آنان را از نافرمانی امام جامعه و پیشوای الهی آن (در هر زمینهای) بر حذر میدارد؛ چراکه هر چه جایگاه رهبری جامعه تقویت شود، امت اسلامی قوی و عزتمند خواهند بود.
ج - بیان نمونههای تاریخی
قرآن کریم کتاب تاریخ نیست، اما برشهایی از صحنههای تاریخی را جهت هدایت