کسی امام جامعه باشد که افزون بر ویژگیهای متداول مدیریت کلان (همچون درایت، شجاعت، خردورزی و...) بیشتر از همه افراد جامعه به سیره و منش معصومان علیهم السّلام معرفت و التزام عملی داشته باشد و روشن است که مصداق چنین افرادی تنها در میان عالمان دینی طراز اول که متصف به درایت، شجاعت و قدرت مدیریت هستند، یافت میشود و در صحنه عمل وقتی فقیهی جامعِ این شرایط، مسئولیت رهبری جامعه را به دوش گرفت، تکلیف از دیگران ساقط میشود.۱
امامان شیعه خود نیز برای شرایط غیبت، نایبان عامی را در نظر گرفتهاند و فقهای دارای شرایطی خاص را جانشینان خویش معرفی کردند که دستکم مؤید دلیل نقلی - عقلی بالا هستند. از امام صادق علیه السّلام روایت شده که به عمر بن حنظله فرمود: (مَنْ کانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدِیثَنَا وَنَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَحَرَامِنَا وَعَرَفَ أَحْکامَنَا فَلْیرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیکُمْ حَاکِماً؛۲ کسی از شما شیعیان که حدیث ما را روایت کند و نظری در حلال و حرام ما داشته باشد و احکام ما را بشناسد، به حَکمیت او راضی شوید؛ چراکه من او را بر شما حاکم قرار دادهام).
همچنین از امام زمان رحمه الله روایت شده که فرمود: «وَأَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ؛ اما در رخدادهایی که پیش میآید، به راویان احادیث ما مراجعه کنید، که آنان حجت من بر شمایند، و من حجت خدا بر شمایم».۳
بنابراین در زمان کنونی (که امام معصوم اداره جامعه را در دست ندارد) فقیه جامعالشرایط و مبسوط الید ولیّ و امام الهی جامعه تلقی میگردد؛ البته بر اساس این روایات اطاعت از رهبری جامعه در زمان غیبت، در واقع اطاعت از فقاهت است نه اطاعت از شخص، و ولایت فقیه در واقع ولایت فقاهت است؛ لذا خود فقیه نیز حق ندارد از