و پایان همه کارها از آن خداست!).
این آیه توصیفی پرمفهوم و پراشاره درباره یاوران خداوند است که در آیه چهلم سوره حج از آنان یاد شده است. مشخصه چنین افرادی که متقابلاً از یاری الهی برخوردارند، این است که هر گاه در زمین قدرت بیابند و به حکومت برسند با استفاده از امکانات جدید، نماز را در جامعه اقامه میکنند، زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
حال پرسش این است که آیا انجام تکالیفی همچون اقامه نماز، پرداخت زکات و امر به معروف و نهی از منکر مستلزم مکنت یافتن در زمین یعنی قدرت و امکانات است؟ آیا بدون آنها نمیتوان نماز را برپا کرد، زکات داد و امر به معروف و نهی از منکر کرد؟
از ظاهر آیه برمیآید که انجام این امور (که از تکالیف اجتماعی هستند) به شکل کامل و به عنوان یک نسخه همگانی برای جامعهسازی، جز با قدرت و توان و استقلال سیاسی قابل اجرا نیست. بنابراین مسئولیت پیشین و مقدمی برای انجام بهینه و کامل این تکالیف اجتماعی، تشکیل حکومتی است که با استفاده از قدرت و امکانات، قصد استقرار احکام و مقررات اسلامی را داشته باشد.
همچنین با توجه به آیه قبلی (آیه چهلم)، تشکیل حکومت اسلامی جلوهای از نصرت الهی است؛ چراکه خداوند در آن آیه نصرت یاران الهی را تضمین کرده است و میفرماید: (لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزیز؛۱ و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری میکند، یاری میدهد؛ چراکه خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است)؛ آنگاه از امکان قدرت یافتن آنان در زمین سخن میگوید.
به هر حال این پیشفرضِ ملموس در آیات اجتماعی۲ و نیز آیات مربوط به احکام حدود، دیات، قصاص، قضا و جهاد وجود دارد که جامعه اسلامی نیازمند یک نظام منسجم