اجتماعی از نگاه قرآن مرزهای جغرافیایی نیست بلکه مرز آن جامعه بشری است. نکته دیگر این گزارش این است که نبوت و دیانت، از حکومت و سیاست جدا نیست. ۱
خداوند در ادامه این گزارش میفرماید: (وَکَذلِكَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْها حَیثُ یَشاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَلا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ * وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَکانُوا یَتَّقُونَ؛۲ و بدین گونه یوسف را در سرزمین [مصر] قدرت دادیم، که در آن، هر جا که میخواست سکونت میکرد. هر که را بخواهیم به رحمت خود میرسانیم و اجر نیکوکاران را تباه نمیسازیم * و البته اجر آخرت، برای کسانی که ایمان آورده و پرهیزگاری مینمودند، بهتر است).
این آیات نشان میدهند که ورود به صحنه خدمات اجتماعی سبب مکنت و قدرت میگردد؛ اما اجر اخرویِ چنین ورودی بیش از منافع دنیوی آن است البته به شرط اینکه ورود با ایمان و تقوا باشد.
۳. همیاری در کارهای نیک
خداوند سبحان در قرآن از افراد جامعه میخواهد افزون بر نیکوکاری، در راه نیکی و پاکی همدیگر را یاری کنند. یعنی اینکه تکتک افراد جامعه اهل نیکی و پاکی باشند کافی نیست؛ بلکه باید دست در دست هم دهند و نیکی و پاکی را در جامعه استقرار بخشند.
در قرآن کریم میخوانیم: (تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوی وَلا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ؛۳ در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید، و در گناه و تعدّی دستیار هم نشوید).
کار نیک مصادیق متعددی دارد و همه اموری را که مستحق تمجید هستند دربرمیگیرد؛ اعم از فردی مانند علمآموزی، ازدواج، کسب حلال تا عامالمنفعه مانند ساختن مدرسه یا بیمارستان، قیام بر ضد ظالم، اشتغالزایی، تولید دانش، ساخت کالاهای مورد نیاز و....
طبق این آیه، افراد جامعه اسلامی موظفاند هر گاه اقدام نیکی که نیازمند مشارکت دیگران است آغاز شد، به هر نوعی که میتوانند مشارکت و همکاری کنند و از بیاعتنایی