و وزن را به عدالت، تمام دهید! و بر اجناس مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین فسادانگیزی نکنید!).
«ایفا»ی مورد مطالبه قرآن در «أَوْفُوا الْمِکیالَ»، به معنای ادای کامل حق دیگران است.۱ درحالیکه اگر حقوق مالی افراد محفوظ نماند و در داد و ستد، ادای آنها با کمگذاشتن و کاستن همراه گردد زمینه تخریب اعتماد، امنیت خاطر و سلامت بازار را فراهم میکند و نظام معاملات در جامعه دچار آشوب و تشنج میگردد و این همان فسادی است که در پی تضییع حقوق و فاصله گرفتن از عدالت رخ داده است و همگان - اعم از منصف و کمفروش - را متحمل ضرر میکند.۲
بنابراین عدل در لغت با حق همراه است و مقابل آن ظلم وجود دارد. گویا معیار عدل و ظلم، «حق» است. هر چه بر اساس حق رقم بخورد عادلانه است و هر چه خلاف حق صورت گیرد ظلم است. ازاینرو عدالت یعنی حق هر صاحب حقی ادا شود و حق کسی پایمال نگردد.
انواع عدالت در قرآن
نکته جالب در قرآن کریم، توجه به ابعاد مختلف تساوی و ایفای حقوق است. این دقتنظر قرآن سبب میشود عدالت به شکل محسوستری فهم و سپس اجرا گردد.
قرآن کریم دستکم از شش نوع عدالت سخن گفته و نسبت به اجرای آنها سفارش کرده است که عبارتاند از:
الف - عدالت قضایی
روشنترین نوع عدالت که زودتر نیز به ذهن میآید عدالت در داوری میان شاکی و متهم، در نظر گرفتن حق، دوری از تبعیت هوای نفس و اجتناب از جانبداری در قضاوت است.
قرآن کریم در آیات متعددی۳ روی عدالت قضایی تأکید میکند؛ از جمله با تأکیدی