گرفت؛ چراکه آدمی ناگزیر از زندگی اجتماعی است و جامعه ظرف حیات اجتماعی انسان است؛ لذا آلودگی ظرف سبب آلودگی آنچه در ظرف است میشود چنانکه یک یا چند نفر ممکن است هوای منطقهای را آلوده کنند ولی همه کسانی که سکوت کردند و جلوی آنان را نگرفتند در معرض تنگی نفس و بیماری قرار خواهند داشت.
بنابراین نهی از منکر مؤثر، در درجه اول سبب نجات و آسایش خود افراد مسئولیتپذیر است؛ چراکه محیط حیات اجتماعی خود را از آلودگی پاک میکند و حتی اگر تلاش او مؤثر نیز واقع نشود، این تلاش به شکل طبیعی فرد را از تأثیرپذیری از فرهنگ نادرست یا رفتارناهنجار دور میکند؛ چراکه وقتی او دیگران را نهی میکند و انزجار خود را اعلام میدارد، از درون نسبت به آن ناهنجاری واکسینه میگردد.
خداوند برای بیان این مفاهیم صحنهای از سرکشی گروهی از یهودیان بنیاسرائیل را تصویر میکند که از ماهیگیری در روز شنبه نهی شدند ولی از فرمان خدا سرپیچی کردند؛ ولی افزون بر این گروه، دو گروه دیگر در این صحنه وجود دارند، مسئولیتپذیران نهیکننده و ساکتان بیاعتنا. قرآن کریم گفتوگوی میان این دو گروه اخیر را چنین گزارش میکند:
به یاد آر هنگامی را که گروهی از آنها [به گروه دیگر] گفتند: «چرا جمعی (گنهکار) را اندرز میدهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟! [آنها را به حال خود واگذارید تا نابود شوند!]» گفتند: «[این اندرزها] برای اعتذار [و رفع مسئولیت] در پیشگاه پروردگار شماست؛ به علاوه شاید آنها [بپذیرند، و از گناه باز ایستند، و] تقوا پیشه کنند.۱
از این آیات برداشت میشود که در کنترل اجتماعی باید حتماً در هر حالی مسئولیتنگر و وظیفهمحور باشیم. در عین حال به اندازه ممکن باید نتیجهگرا نیز باشیم. همچنین ناهیان از منکر نباید از مردم انتظار پذیرش صددرصد داشته باشند؛ چنانکه در گزارش قرآن آمده است: (وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛۲ شاید بپذیرند و تقوا پیشه کنند).