پیچیده با هم دارند. لذا برای اینکه این تعاملات به سهولت و نرمی انجام گیرد نیازمندیم از ارتباطات مکانیکی صرف به سمت ارتباطات انسانی حرکت کنیم ازاینرو نیازمند افزودن مهرورزی به تعاملات تعریفشده اجتماعی هستیم تا چرخ جامعه بدون سر و صدا و روان، نرم و با سرعت مطلوب به گردش درآید.
اگر مهرورزی از جامعهای حذف شود و تنها روابط مکانیکی حاکم گردد، جامعه در مسیر افزایش اصطکاک قرار میگیرد و گردش امور چنان پر برخورد و کند میشود که همه را تحت تأثیرات منفی خود قرار میدهد و ترقی و پیشرفت جامعه را متوقف میسازد و چهبسا سرانجامِ چنین جامعهای فروپاشی درونی باشد.
قرآن کریم در دو آیه از افراد جامعه خواسته است مهرورزی و عطوفت را در تعاملات خود وارد نمایند و با یکدیگر با رأفت، نرمی و فروتنی برخود کنند.
در نخستین آیه درباره افراد امت اسلامی در صدر اسلام ـ به عنوان الگویی همیشگی ـ میفرماید: (رُحَماءُ بَینَهُمْ؛۱ با همدیگر مهربانند). یعنی جامعه اسلامی باید آن جامعه اسلامی اولیه را الگو قرار دهد و هماره بر اساس اصل مهربانی و عطوفت بایکدیگر رفتار کنند.
وقتی در جامعهای همه افراد جامعه نسبت به همدیگر حس مهرورزی داشته باشند، به مقتضای همین حس مهرورزی، کسی دیگری را فریب نمیدهد، کسی با دیگری تندی نمیکند، کسی دیگرای را نمیآزاد، کسی از کمک و احسان به دیگری دریغ نمیورزد، کسی نسبت به درد و رنج دیگری بیتفاوت نخواهد بود، کسی در برابر گمراهی یا کجروی دیگری سکوت نخواهد کرد، کسی منتقد خود را زیر پا له نمیکند و... بنابراین و با توجه به وعده الهی در پایان این فراز، مهرورزی همگانی سبب تقویت جامعه ایمانی میگردد به شکلی که ستبر، بادوام و انبوه میگردد و شمشیری بر گردن نظام کفر میگردد؛ چون الگویی جذاب ارائه میدهد که همگان را به آن فرا میخواند و بازار کفر و بیایمانی کساد میگردد.
البته رسیدن به آرمان «رحماء بینهم» بدون ایمان ممکن نیست؛ چراکه مهرورزی نیازمند کنترل خواستهها و امیال، ایثار، احسان بدون چشمداشت، مدیریت خشم و