دستور به تقوا قبل از اصلاح ذات البین اشاره به آن دارد که زمانی افراد میتوانند تنشهای به وجود آمده میان خود را برطرف کنند که بر پایه تقوا و دوری از هوا و هوس رفتار کنند وگرنه موفق به زدودن منازعات نمیشوند. چنانکه وقتی دو انسان با تقوا اختلاف و تنشی پیدا کنند به آسانی از پس زدودن آن برمیآیند. به دیگر بیان کسی میتواند مصلح روابط خود و دیگری یا روابط دیگران باشد که صالح باشد.
در سومین گونه از آیاتی که به سطح اول پرداخته شده از تعبیر «اصلاح میان مردم» سخن گفته شده است.۱
در سوره بقره آمده است: (وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَینَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛۲ و خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار مدهید، تا [به بهانه اینکه من سوگند خوردهام کاری به دیگران نداشته باشم،] از نیکوکاری و پرهیزگاری و سازش دادن میان مردم باز ایستید).
این آیه میفرماید اصلاح میان مردم یا همان رفع تنشهای میان افراد جامعه در شمار تکالیف اجتماعی است که حتی سوگند برای ترک آن نیز نافذ و روا نیست. البته اصلاح میان افراد جامعه از تکالیفی است که هزینه روحی و آبرویی دارد لذا گاه ممکن است همین هزینهها سبب شود کسی قسم یاد کند که دیگر میان دیگران آشتی نخواهد داد.
همچنین سرّ تقدم نیکی و پارسایی بر سازش میان مردم آن است که تا آدمی خود صالح نباشد توفیق اصلاح نمییابد. چنانکه در اصطلاح میگویند با دستمال کثیف نمیتوان چیزی را تمیز کرد.
در سطح دوم از آیات بیانگر این مسئولیت اجتماعی به سطح تنشزدایی از روابط میان همسران میرسیم. قرآن کریم دراینباره میفرماید: (وَإِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَینِهِما فَابْعَثُوا حَکماً مِنْ أَهْلِهِ وَحَکماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَینَهُما؛۳ و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو