ابطال موضوع یا توسعه و ضیق دامنه آن و مسائلش میگردد.
مبانی قرآنی مسئولیتپذیری اجتماعی حاصل تأمل در آیات قرآن و دلالتهای مستقیم و غیرمستقیم آنها در ارتباط با اصل موضوع است؛ لذا با تأمل و مطالعات بیشتر قابل افزایش و نیز تقریر دقیقتر است.
آیات قرآن نشان میدهند که آدمی فطرتاً و به شکل غریزی اجتماعی و جمعگراست؛ چنانکه رفتارهای جمعگرایانه کودکان مؤید این دیدگاه است. بنابراین اجتماعی بودن انسان اقتضا دارد از مقرراتی سخن بگوییم که روابط گریزناپذیر اجتماعی را سروسامان میدهند و بخشی از این مقررات، وظایف اجتماعی است که بر عهده تکتک افراد جامعه قرار دارد. به این ترتیب مسئولیتپذیری اجتماعی معقول و بلکه ضروری خواهد بود.
کسی که معتقد است رفتارهای او با اختیار و انتخاب او صورت نمیگیرد، بلکه انسان تحت تأثیر عوامل جبرآور داخلی یا خارجی رفتار میکند، مسئولیتهای اجتماعی را متوجه خود نمیشمارد؛ چراکه تلقی او از خود، تلقی اسیری است که در بند به سر میبرد و حتی اگر بخواهد نیز نمیتواند نسبت به دیگران ایفای مسئولیت کند.
جبری که نافی اختیار و اراده فرد است بنا بر خاستگاههای مختلف به انواع گوناگونی تقسیم میشود که مهمترین آنها جبر اجتماعی، جبر الهیاتی و جبر روانشناختی است؛ اما قرآن کریم با دلایل متعدد انسان را دارای اختیار میداند یعنی خود میتواند دست به انتخاب بزند و با اراده خود عملی را انجام دهد یا ترک نماید؛ چنانکه قرآن با هر سه نوع جبر مطرح نیز مخالفت میکند.
بنا بر آیات قرآن، اصل در مورد انسان، مسئولیت است و انسان به حال خود رها نیست؛ بلکه باید در برابر هر رفتار سلبی یا ایجابی پاسخگو باشد. اصل مسئولیت انسان سبب میشود انسان در پی شناخت مسئولیتهای خود باشد، بهویژه با عنایت به معنای پیشینی مسئولیت یعنی مرحله خواست.
از نگاه عقلانی نیز انسان به حکم زندگی اجتماعی و لزوم وجود ضوابطی برای حل و فصل اختلافات، از سویی و لزوم استیفای حقوق مشترک، از سوی دیگر، مسئولیتهایی دارد.