ترجیح منافع عمومی بر منافع فردی است تا این پیام به نوع بشر مخابره شود که مصالح عمومی بر آسایش و منفعت شخصی برتری دارد. برای نمونه، زمانی که بیگناهی حضرت یوسف علیه السّلام به اثبات رسید و به سبب تعبیر شگفت خواب عزیز مصر، جایگاه ویژهای در چشم دستگاه حکومت یافت، میتوانست به رنج چندین ساله فراق والدینش، آن هم فراقی تلخ از دوران کودکی، پایان دهد و تقاضای بازگشت به زادگاهش را داشته باشد؛ ولی منافع عمومی جامعه مصر را بر نفع و خواسته درونیاش ترجیح داد و بیش از یک دهه خود را درگیر ساماندادن اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم آن سرزمین کرد.۱
به عنوان نمونه الهامبخش دیگر، قرآن گزارش میکند: حبیب نجار هنگامی که از رویگردانی افراد جامعه خود از پذیرش فرستادگان الهی باخبر شد، کنج آرام خود در حاشیه شهر را رها کرد و به قصد روشنگری و ارشاد، عازم بطن جامعه شد و سرانجام نیز در مسیر روشنگری و حمایت از رسولان الهی جانش را فدا نمود؛ چراکه از نگاه او منافع عمومی جامعه بر آسایش و مصلحت فردیاش ترجیح دارد.۲
چرایی رجحان منافع جمعی
اما پرسش مهم این است که چرا منافع جمعی بر منافع فردی ترجیح دارد و چگونه میتوان به شکل نظری چنین امری را اثبات کرد؟
به شکل خلاصه ارتباطی که موارد زیر با تقدم منافع جمعی بر منافع فردی دارد سبب باور به این مبناست.
۱. مدیریت تأمین منافع
قرآن کریم در اصلی کلی میفرماید: (إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها؛۳ اگر نیکی کنید بخودتان نیکی کردهاید و اگر بدی کنید به خودتان بدی کردهاید). در بحث حاضر نیز گذشتن از منافع شخصی به نفع منافع عمومی، گونهای احسان است که بازگشت