قرآن در یادکرد داستان حضرت آدم علیه السّلام و همسرش میفرماید خداوند به آن دو دستور داد و فرمود: (وَ قُلْنَا يَا آٰدَمُ ٱسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ ٱلْجَنَّةَ وَ كُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّالِمِينَ؛۱ و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمتهای) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید).
این آیه نشان میدهد که آدم اختیار داشته است؛ وگرنه معنا نداشت نهی شود. همچنین نافرمانی امر الهی توسط آن دو خود دلیل دیگری است بر اختیار و آزادی انسان؛ چراکه اگر آدم اختیاری نداشت، نمیتوانست نافرمانی کند و اگر در «نافرمانی» مجبور بود، صدور فرمان از سوی خداوند لغو بوده است.
۵. امتحانهای الهی۲
از جمله مهمترین اهداف آزمون و امتحانهای الهی، روشن ساختن باطن افراد است تا مبنایی برای پاداش و کیفر واقع شود. قرآن کریم در این باره میفرماید: (إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلی الْأَرْضِ زِینَةً لهَّا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُّمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛۳ در حقیقت، ما آنچه را که بر زمین است، زیوری برای آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند).
آزمونها که با شرایط عادی زندگی متفاوتاند، زمینهای است که نحوه عملکرد افراد سنجش شود تا متناسب با آن، مورد تشویق یا تنبیه قرار گیرند؛ وگرنه سنجش لغو خواهد بود.
حال اگر آدمی در عملکرد خود اختیاری نداشته باشد و مقهور و مجبور باشد، آزمودن او به قصد پاداش و کیفر معقول نخواهد بود؛ چراکه او در نتیجه این آزمون نقشی ندارد که مستحق پاداش یا کیفر باشد. لذا سنجش انسانها زمانی معقول است که فرد، مختار و آزاد باشد و قدرت انتخاب داشته باشد.