115
مدل مسئولیت پذیری اجتماعی قرآن

۲. انسان از سر غریزه اجتماعی است؛۱

۳. انسان عملاً و از سر اضطرار اجتماعی است؛

۴. انسان ذاتاً اجتماعی نیست بلکه برای کسب رفاه، آزادانه زندگی اجتماعی را پذیرفته است.

انسان همواره اجتماعی زندگی می‏کرده و این چیزی است که در تاریخ و آثار به‏جامانده از زندگی انسان از آن حکایت دارد؛ اما اینکه ریشه این سبک زندگی، ذاتی است (دو نظریه اول) یا عرضی (نظریه سه و چهار) اختلاف است.

به نظر می‏رسد قرآن کریم از فطری بودن این امر خبر می‏دهد و زندگی در قالب دسته و گروه را امری می‏داند که انسان بر آن سرشته شده است و با رشد عقلانی آن را درک می‏کند. آیاتی مانند: (یأَیهُّا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمُ مِّن ذَکَرٍ وَأُنثی‏ وَجَعَلْنَاکُمُ‏ شُعُوبًا وَقَبَائلَ۲ (هُوَالَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا۳ و (نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِى ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَٰتٍ لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا)۴ را می‏توان شاهد این مدعا دانست.۵

در مجموعِ این آیات، سخن از سرشت طبیعی جمع‏گرایی و اجتماعی زیستن است؛ یعنی طبیعت آدمی خواهان زیست گروهی است و به طور طبیعی حتی اگر نیازهای وی نیز برای مدتی طولانی فراهم باشد باز زندگی در اجتماع و در ارتباط با دیگر انسان‏ها را می‏طلبد.

در خارج نیز مشاهده می‏کنیم کودکان نوپا با اینکه درکی از نفع و ضرر و جلب منفعت و دفع ضرر و برطرف کردن نیاز از سوی دیگران ندارند، حس گرایش و ارتباط با دیگر همسالان از همان سال اول و دوم زندگی آنان مشهود است. گویی ندایی از درونش او را به سوی آنان سوق می‏دهد با اینکه اساساً قدرت تعقل و درک کودک به اندازه‏ای نیست که با

1.. تفاوت فطرت و غریزه ناشی از اختلاف دو بعد حیوانی و انسانی (ناطقیت) آدمی است. فطرت به بعد انسانی آدمی تعلق دارد و غریزه به بعد حیوانی انسان.

2.. حجرات: ۱۳: «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را گروه‏گروه و قبیله قبیله قرار دادیم».

3.. فرقان: ۵۴: «اوست که بشر را از آب آفرید و میان آنها روابط خویشاوندی نسبی و سببی برقرار ساخت».

4.. زخرف: ۳۲: «ماییم که وسایل حیات آنها را در زندگی دنیا در میانشان قسمت کرده‏ایم و امکانات برخی را بر برخی برتری داده‏ایم تا بعضی از آنان بعض دیگر را به خدمت گیرند».

5.. ر.ک: جوادی آملی، جامعه در قرآن، ص۴۰؛ طباطبائی، المیزان، ج۴، ص۹۲.


مدل مسئولیت پذیری اجتماعی قرآن
114

زیربنایی و بنیادین دارند.

ملاک مبنا بودن یک قضیه، برخورداری از ویژگی‏های بالاست. بنابراین اگر قضیه‏ای حالت انشایی و توصیه‏ای داشته باشد یا دارای نقش‏های بنیادین یادشده نباشد، مبنا تلقی نمی‏شود.

گفتنی است تنقیح مبانی هر موضوعی نیازمند وجود سابقه پژوهشی پیرامون آنهاست تا در پی تضارب آرا، تعداد مبانی، عناوین و نحوه استدلال هر یک پخته و دقیق گردد. اما بحث حاضر کمتر از چنین سابقه‏ای برخوردار است؛ لذا قلم‏ زدن در این ارتباط را دشوار می‏سازد.

به هر حال با در نظر گرفتن مباحث پیش‎گفته و دقت در آیاتی که درباره موضوع مسئولیت‏پذیری اجتماعی سخنی پیدا یا پنهان داشتند، می‏توان دست‎کم از هشت مبنا سخن گفت:

۱. اجتماعی بودن انسان

باور یا عدم باور به اجتماعی بودن انسان نقش مؤثری در بود و نبود و ارزش مسئولیت در برابر دیگران دارد. اگر معتقد باشیم نوع انسان جمع‏گرا و فطرتاً خواهان زندگی در سایه جمع است و عملاً بدون زندگی گروهی و تقسیم کار قادر به ادامه حیات نیست، باید از مقرراتی سخن گفت که روابط گریزناپذیر اجتماعی را سروسامان دهد و بخشی از این مقررات، وظایف اجتماعی است که بر عهده تک‏تک افراد جامعه قرار دارد. به این ترتیب مسئولیت‏پذیری اجتماعی قابل توجیه و معقول خواهد بود.

در مقابل اگر انسان را نه ذاتاً و نه از سر اضطرار موجودی اجتماعی ندانیم و معتقد باشیم که نوع انسان می‏تواند بدون زندگی اجتماعی نیز به حیات خود ادامه دهد دیگر سخن گفتن از تکالیف اجتماعی و مسئولیت‏پذیری اجتماعی چندان ارزشمند نخواهد بود و تقریباً این بحث پشتوانه خود را از دست خواهد داد. گرچه در همین صورت نیز می‏توان گفت اگر همین انسانِ غیراجتماعی بخواهد آزادانه و با اختیار خود زندگی اجتماعی را بپذیرد باید به تکالیف اجتماعی تن دهد و مسئولیت‏پذیری اجتماعی که متعاقب آن پذیرش است را جدی بگیرد.

این بحث به شکل چهار نظریه در اینجا قابل طرح است:

۱. انسان فطرتاً اجتماعی است؛

  • نام منبع :
    مدل مسئولیت پذیری اجتماعی قرآن
    موضوع :
    موضوع
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    19/08/1400
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2125
صفحه از 394
پرینت  ارسال به