مردی دواندوان آمد [و] گفت: «ای موسی، سران قوم درباره تو مشورت میکنند تا تو را بکشند. پس [از شهر] خارج شو. من جدّا از خیرخواهان توام).
باز قرآن درباره پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: (لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ؛۱ بیم آن میرود که از غصه خود را هلاک کنی).
این آیه نشان میدهد که پیامبر در مسئولیت هدایتی خود چنان عمیق شده بود و چنان از دعوت کلامی و عملی مایه گذاشته بود که خود را در آستانه هلاکت قرار داده بود.
همچنین حضرت یوسف زمانی که سرزمین مصر را در تهدید خشکسالی و قحطی مشاهده کرد اقدام گفتاری را کافی ندید و خود را برای ایفای نقش مدیریت کشاورزی و منابع ارضی آن سرزمین پیشنهاد داد.۲
قرآن درباره مؤمنان راستین نیز میفرماید آنان زمانی که دچار ظلم میشوند اقدام عملی میکنند و از همکیشان خود درخواست کمک میکنند تا ظالم را سرجایش بنشانند.۳ البته اهل ایمان میتوانند برای دفع ظلم از راههای کلامی نیز استفاده کنند و برای نمونه با ظالمان وارد مذاکره و گفتوگو شوند؛ ولی تا مظلوم پشتوانهای قوی نداشته باشد، روش کلامی راه به جایی نخواهد برد. لذا در هر صورت، حمایت عملی اهل ایمان برای رفع ظلم لازم خواهد بود.
خداوند قبل از اینکه به جامعه ایمانی دستور دهد وحدت خود را حفظ کنید به آنها دستور همگرایی و اطاعت از مدیر جامعه اسلامی را میدهد۴ تا این نکته را گوشزد کند که مسئولیت حفظ وحدت در گرو اقدامات عملی مقدماتی است و با صرف تأکید افراد جامعه بر حفظ وحدت این تکلیف اجتماعی انجام نخواهد شد.
۴. تشویق دیگران
از نگاه وحیانی مسئولیتپذیری اجتماعی با اقدام عملی پایان نمییابد بلکه مرتبه بعدی