وگرنه آدمی با انفاق چیزی که کمارزش است یا ارزنده است ولی علاقه انسان به آن کم شده است، به مقام ابرار نمیرسد، چون غرض اصلی این تکلیف تهذیب و پاکسازی نفس است.
انسان باید هدفی برتر از سیر کردن گرسنه داشته باشد. او میتواند در پرتو این کمک عاطفی به مقامی برسد که محبوبی جز خدا نداشته باشد و با بخل و حرص درونی مبارزه کند و این تعلق را درمان کند. انسانی که انفاق میکند قبل از اینکه به گرسنه خدمت کند به خودش احسان میکند.
بنابراین مسئولیتپذیری اجتماعی هم حقوق دیگران را تأمین میکند و هم حقوق فردی کسانی را که اقدام به این مسئولیتها میکنند؛ لذا کسانی که این مسئولیتها را ترک میکنند هم حقوق جامعه را تضییع میکنند و هم حقوق خویش را.
و - مراتب مسئولیتپذیری اجتماعی
یکی از مباحث جالبی که نگاه وحیانی به موضوع مسئولیتپذیری اجتماعی وجود دارد، تعین کف و سقف مسئولیتپذیری است؛ یعنی قرآن افزون بر بسط عرضی مسئولیتهای اجتماعی و تکثیر آنها، به بسط طولی و عمق آن نیز نظر دارد و از این زاویه، مراتبی برای مسئولیتپذیری اجتماعی ترسیم کرده است.
مراتبی که در قرآن مطرح شده است از کمهزینهترین مراتب یعنی گرایش قلبی آغاز و تا پرهزینهترین مراتب را در بر میگیرد و مجموعاً شامل پنج مرحله به این شرح است:
۱. محبت و گرایش قلبی
نخستین مرتبه مسئولیتپذیری اجتماعی از نگاه وحیانی تمایل قلبی و علاقه به مسئولیتپذیری اجتماعی است. گرایش قلبی از بهترین زمینهسازهای ورود به صحنه انجام تکالیف اجتماعی است.
از دیدگاه قرآن گرایش و رضایت به یک امر همچون اقدام به آن است. خداوند خطاب به یهودیان عصر نزول میفرماید: (فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ؛۱ چرا پیش از این، پیامبران خدا