خبری [حاکی] از امنیت یا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛ و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع کنند، قطعاً از میان آنان کسانیاند که [میتوانند درست و نادرست] آن را دریابند).
خداوند در این آیه از اهل ایمان میخواهد اخبار امنیتی را به جای انتشار در فضای جامعه، به رأس هرم قدرت (رهبر الهی جامعه) و متولیان امر ارجاع دهند تا کسانی که دانش و مهارت ریشهیابی و شکافتن امور را دارند، معلوم کنند کدام خبر حقیقت دارد و کدامیک ساخته دشمن و توطئه است. به این ترتیب امنیت روانی و آرامش عمومی تأمین، و توطئه دشمنان خنثا میگردد.
همچنین با توجه به این آیه میتوان گفت: مرز میان شایعهپراکنی و اطلاعرسانی، تأیید مقامات مسئول است؛ یعنی خبررسانیهایی که قبل از تعیین تکلیف مقامات مسئول صورت میگیرد مصداق شایعهپراکنی و مذموم است، هرچند خبر در واقع صادق باشد. ولی پس از بررسی مقامات مسئول و اتخاذ تدابیر لازم، اعلان خبر مصداق اطلاعرسانی خواهد بود.
۵. توانمندسازی نظام اسلامی در برابر دشمنان
مبارزه بالفعل در میدان دفاع، مرزداری و اقدام مناسب در جنگ روانی تضمینکننده امنیت پایدار جامعه نیست؛ چراکه پایان هر نبرد دفاعی، سرآغازی (ولو با فاصله) برای نبردی دیگر است؛ چنانکه دغدغه تعرضات مرزی نیز دائما سطح هشدار بالایی را مطالبه میکند و هزینه روحی و مادی بالایی را به همراه دارد.
خداوند برای کاهش هزینههای مبارزاتی که نهتنها هزینه مالی و اقتصادی دارد بلکه بیش از آن، هزینههای جانی، روانی، اجتماعی و سیاسی در پی دارد، راهکاری بادوام و بلندمدت را پیشبینی کرده است و آن تشریع مسئولیت توانمندسازی نظام اسلامی در برابر دشمنان و افزایش توان بازدارنگی آن است.
این مسئولیت گرچه در درجه نخست متوجه دولتمردان نظام اسلامی است، اما با توجه به مراتب مسئولیتپذیری (که پیشتر گذشت) همه افراد جامعه را به نوعی درگیر میسازد.